هم چنان که مهارتهای دیگر آموزش داده می شوند، این روند در طول کل دوره درمان رخ می دهد. از طریق الگوبرداری، مشاهده، تمرین های ساخت دار و بحث گروهی به کودکان آموزش داده می شود تا نشانه های فیزیولوژیکی و عاطفی برانگیختگی خشم را شناسایی کنند. به عنوان مثال، از آنها خواسته می شود مفهوم خشم را با توجه به همایندهای رفتاری و عاطفی تعریف کنند (به عنوان مثال "خشم احساسی است که شما آن را تجربه می کنید هنگامی که فکر می کنید نمی توانید چیزی را که می خواهید بدست آورید، یا در انجام خواسته هایتان ناتوان هستید، یا زمانی که شما احساس تحریک می کنید) (لا چمن، الامپورن، جمر و هریس، ۱۹۸۷، صفحه ۳۷۴). از کودکان خواسته می شود عوامل و نشانه های محیطی را بوسیله ساختن نمونه هایی از محرک برانگیزاننده خشم شناسایی کنند (به عنوان مثال موقعیت هایی در خانه و مدرسه که آنها را در ارتباط با همسالان و مراجع قدرت عصبانی می کند). بعد جنبه های فیزیولوژیک برانگیختگی خشم نشان داده می شود. برای معرفی موضوع از یک دستورالعمل ویدئویی ضبط شده استفاده می شود که در آن یک پسر برخی از علایم آشکار برانگیختگی خشم را نمایش می دهد. کارکرد علامتی این نشانه ها مورد تأکید قرار می گیرد و از بحث یا بارش مغزی گروهی به منظور شناسایی انواع نشانه های فیزیولوژیکی خشم استفاده می شود انتقال سریع خون به صورت ضربان نبض سریع، افزایش تنش عضلانی، طغیان عاطفی).
موضوع پیشنهادی روانشناسی :
بررسی اثر بخشی درمان گروهی کنترل خشم بر کنترل عاطفی و هوش هیجانی کودکان پرخاشگر