در هر دو حالت، افکار منفی به همراه سیلی از تحریفات ادراکی که قبلا درباره آن ها صحبت کردیم، وجود شما را فرا می گیرد. با این تفاوت که وقتی خودتان را سرزنش می کنید، جهت گیری افکار تحریف شده، به جای آن که به سمت طرف مقابل باشد، به طرف خودتان است. من از کریستینا پرسیدم که آیا در افکار خود، یعنی «من بی لیاقت هستم» و «ممکن است اخراج شوم» تحریفاتی مشاهده می کند یا نه. او دریافت از الگوهای فکری مانند همه یا هیچ، تعمیم دادن، فیلتر ذهنی، خوار شمردن مثبتها، بزرگنمایی، استدلال حسی، بایدهای مخفیانه، برچسب زدن و سرزنش خود استفاده می کند و از این مسأله بسیار تعجب کرد و وقتی به خود می گفت که در مرز اخراج است، در حال پیشگویی بود. او دریافت که افکارش درباره همکارش نیز همین گونه تحریف شده هستند. من از کریستینا پرسیدم که آیا قادر است با افکار منفی خود مبارزه کند یا نه. برای مثال، آیا به جز انتقادهایی که در رابطه با درمان مانوئل از خود می کند، شواهدی مبنی بر این که او روان شناسی بی لیاقت است وجود دارد یا نه و آیا شواهدی مبنی بر این که قرار است اخراج شود، وجود دارد یا نه؟ او اقرار کرد در طول هشت سالی که در بیمارستان کار کرده، اولین بار از کارش انتقاد شده است و ارزیابی بیماران و همکاران از او همیشه عالی بوده است.
موضوع پیشنهادی پروپوزال روانشناسی :
بررسی رابطه نشخوار ذهنی با تحریف شناختی و تصویر منفی از خود در کارکنان ...
