در صورتی که پدید آمدن افکار خلاقانه مستلزم مخاطرات زیادی است. برای فائق آمدن براین موانع، آدامز پیشنهاد می کند که در این مواقع شخص باید به پیامدها به صورت واقع بینانه نگاه کند و بفهمد که این پیامدها چندان هم وحشتناک نیست. واقعا مگر چه اشکالی دارد که شخص فکری را ارایه دهد که دیگران آن را غیر مفید و یا احمقانه قلمداد کنند؟ از دیگر موانع احساسی مهم می توان به قضاوت بجای پدید آوردن افکار اشاره کرد.
قضاوت مطمئن تر از پدید آوردن فکری جدید است و مردم اغلب با صرف نظر از ایجاد افکار جدید، ذهن خود را بیشتر معطوف به قضاوت افکار می کنند. مشکل از اینجا برمی خیزد که شخص در مورد یک فکر نوپا و کاملا جدید، بدون در نظر گرفتن تمامی ابعاد آن، به قضاوت می پردازد. آدامز در اینجا روش مشکل گشایی گروهی را مورد بحث قرار می دهد. آدامز بر این اعتقاد است که در فرهنگ ما تأكید زیادی بر منطق و استدلال شده است و همین امر باعث از بین رفتن تفکر خلاقانه، که بیشتر شهودی است، می شود.
وی روش های مختلفی را برای بررسی این موانع فرهنگی ارایه می دهد. موانع عقلانی وقتی بروز می کند که متفكر قادر نیست با یک مسئله به بهترین وجه روبرو شود، ممکن است چنین فردی در استفاده از راهبردهای حل مسئله انعطاف ناپذیر باشد و یا قبل از پرداختن به مسئله اطلاعات کمی را در اختیار داشته باشد. موانع بیانی وقتی بروز پیدا می کند که شخص، در خلال حل مسئله، قادر نیست بین افکار ارتباطی را برقرار کند.
موضوع پیشنهادی پروپوزال روانشناسی :
رابطه بین ریسک پذیری و راهبردهای حل مسئله با تفکر خلاق در مدیران اداره ...