روانشناسی صنعتی سازمانی به طور گسترده متکی بر پژوهش، روشهای کمی و فنون آزمونگری است. روان شناسان صنعتی سازمانی آموزش می بینند تا برای تصمیم گیری، به جای استفاده از قضاوت بالینی از دادهای تجربی و روشهای آماری استفاده کنند. روان شناسان صنعتی سازمانی روانشناس بالینی نیستند که در حوزه صنعت قرار گرفته باشند و برای کارگران کار درمانگری انجام دهند.

برخی از روانشناسانی که در سازمانها مشغول کارند به کارکنان در زمینه مشکلاتی نظیر مواد مخدر و الکل کمک می کنند، اما این افراد روان شناس صنعتی سازمانی نیستند، بلکه مشاورند. عاملی که به تمایز بین روانشناسی صنعتی سازمانی و سایر حوزه های روان شناسی کمک می کند اتكابر الگوی دانشمند متخصص است.

در حوزه روانشناسی برخی از مسائل وجود دارند که باید به‌صورت ریزبینانه به آنها توجه شود تا تاثیرات مناسب آن روی افراد مشخص شده و یک فعالیت مولد بتواند شکل گرفته و کارایی داشته باشد. برای همین منظور محیط یکی از آن عواملی می‌باشد که روی فعالیت ها تاثیر داشته و می تواند یک روند مثبت و یا منفی را روی کارها ایجاد نماید. روندی که بسیار نیز به چشم می آید.