کودکان تیز هوش در تعریف از کودکان تيزهوش با همان مشکلی مواجه هستیم که در ارتباط با مفهوم هوش وجود داشت چرا اینکه تنوع و گوناگونی برداشت از مفهوم تیزهوشی، هم از نظر زمانی و هم از نظر مکانی امری اجتناب ناپذیر است. به عنوان مثال زمانی یونانیان افراد سخنور و جنگجویان را دارای استعدادهای خارق العاده معرفی می کردند در شرایط فعلی بعضی از صاحب نظران اصطلاح سرآمد را به گروهی اطلاق می کنند که قدرت فوق العاده ای در جنبه های مختلف و وسیع توانایی های ذهنی دارند، در حالی که گروهی دیگر را عقیده بر این است که تیزهوش کسی است که فقط در یکی از جنبه های ذهنی شایستگی فوق العاده داشته باشد. (افروز، ۱۳۸۰) ملاکها و معیارهای افراد تیزهوش با ماهیت و پیچیدگی فرهنگها تغییر می کند. در بعضی از جوامع پیشرفته معیارهای تشخیص افراد سرآمد مفهوم گسترده ای می یابد در حالی که در جوامع ابتدایی تر گستره این مفهوم نیز محدودتر می شود. در زمینه تیزهوشی مشکل دیگری که وجود دارد مربوط به این است که چه رابطه ای بین پیشرفت تحصیلی و تیزهوشی وجود دارد؟ یعنی آیا می توان گفت که فقط آنهایی که از نظر پیشرفت آموزشی در سطح بالایی قرار دارند تیزهوش هستند؟ در پاسخ به سوال فوق باید گفت اگرچه داشتن بهره هوشی بالا یکی از عوامل پیشرفت تحصیلی است ولی لزوما نمی توان ارتباط کامل و مستقیم بین این دو عامل پیدا کرد. یعنی این که هوش زیاد تنها عامل پیشرفت تحصیلی تلقی نمی شود و عوامل دیگری از جمله توجه تمرین، علاقه، انگیزه و ... نیز در این زمینه نقش موثری دارند. از طرف دیگر در میان افرادی که از پیشرفت تحصیلی مناسبی برخوردار نیستند کسانی هستند که ممکن است از بهره هوشی بالایی برخوردار باشند و یا حتی حداقل در یکی از زمینه های هوشی توانایی خارق العاده ای داشته باشد به علاوه همه ما از ترکیبی از هوش و عواطف برخوداریم و گونه خالص دارای هوشبهر بالا (یعنی کاملا فاقد هوش هیجانی) تقریبأ تصوير اغراق آمیزی از روشنفکرانی است که در قلمرو دهن استادند اما در دنیای فردی ناکار آمدند.