در مطالعه ای که کروز انجام داده بود، معلوم گشت که احتمال یافتن معنای زندگی در مذهب، در سیاهپوستان سالخورده بیشتر از سفیدپوستان سالخورده می باشد. این مسئله در مورد اقلیت های قومی در زمان هایی که دچار بیماری جسمی هستند نیز صدق می کند. آلينسون مودل و همکارانش نیازهای معنوی و وجودی را در بیمار مبتلا به سرطان با قومیت های متفاوت بررسی کردند. این بیماران بین سنین ۱۸ تا ۸۵ سال بودند و در یافتن کمک برای غلبه بر ترس هایشان، یافتن امید و آرامش ذهن، یافتن معنا و هدف در زندگی، مرگ و حیطه های معنوی، دچار نگرانی بودند. در مقایسه با بیماران سفید پوست که کمترین نیاز را به حمایت معنوی احساس می کردند، بیماران لاتینی الاصل (به ویژه آنهایی که سطح تحصیلات پایین تری داشتند)، بیشترین نیاز را برای حمایت معنوی احساس می کردند. باورهای معنوی همچنین ممکن است گروه های اقلیت را در مقابل فقر، جرم و جنایت، مصیبتها و فقدان های دیگری که در بین آنها مشتر کند و احساس هدفمندی و معنا را در زندگی آنها به چالش می کشند، محافظت کنند. برای مثال، جکلین ماتیس در یک سری از مصاحبه هایی که با زنان آمریکایی آفرقایی تبار انجام میداد، به این نتیجه رسید که مذهب یا معنویت، هدف های زیادی را در زندگی این زنان ایجاد کرده است. مذهب به آنها کمک می کرد تا رویدادهای منفی زندگی را بپذیرند، واقعیت را قبول کنند، بینش و شجاعت پیدا کنند، با محدودیتها روبرو شوند و از آنها فراتر روند، سؤالات وجودی را شناخته و با آنها روبرو شوند، هدف و سرنوشت خود را تشخیص دهند، شخصیت خود را تعریف کنند، زندگانی را با اصول اخلاقی معنادار بگذرانند و علی رغم دشواری ها، از نظر روانشناختی رشد کنند.


موضوع پیشنهادی پایان نامه روانشناسی :

بررسی اثر بخشی آموزش معنویت بر جهت گیری هدف پیشرفت و تصویر از خود مثبت در دختران مبتلا به افسردگی