«اتیسم، اختلالی ناهمگن با انواع فرعی است که در یک پیوستار قرار می گیرند و دامنه ای از نشانگان کلاسیک کاتر با توان کلامی بالا تا انواع صرعی / پسرفت کننده غیرکلامی که زبان دریافتی ضعیفی هم دارند را در بر می گیرد» افراد درخودمانده ممکن است در برخی مهارت ها، تبحر داشته باشند، به خصوص مهارت هایی که به توانایی های بینایی فضایی و حسی- حرکتی نیاز دارند گرین و همکاران، ۱۹۹۵؛ ساکس ، ۱۹۹۵). نقایص شناختی مرتبط با درخودماندگی غالب شدید هستند و این نقایص در انواع خاصی از فرآیندهای شناختی، تولید اشکال می کنند. گربن (۱۹۹۵) و همکاران این طور نتیجه گیری کرده اند که کودکان درخودمانده نقايص خاصی در انتخاب و تغییر توجه. کارکرد اجرایی ، انتزاع اطلاعات و استدلال، زبان (به خصوص جنبه های اجتماعی آن) و شناخت اجتماعی دارند (صفحه ۲۵) اگرچه هوش دانش آموزان اسکیزوفرنیک عمدتا بالاتر از کودکان درخودمانده است، با این حال توزیع هوش آن ها احتمالا پایین تر از جمعیت عمومی است (پریور، وری، ۱۹۸۶). اگرما توزیعی فرضی از هوش کودکان اسکیزوفرنیک طرح کنیم، تقریبا همین توزیع را می توانیم برای بیشتر کودکان با اختلالات عاطفی رفتاری به کار ببریم. مشکلات شناختی این دانش آموزان اساسا مشکلاتی هستند در توجه و پردازش اطلاعات، توجه کردن به آنچه به طور مستقیم در معرض دیدشان قرار دارد، مفهوم سازی اطلاعات، تفکر منطقی و درک روابط اجتماعی (آسارنو و همکاران، ۱۹۹۴؛ کاپلان، ۱۹۹۴؛ استراتدبرگ و همکاران، ۱۹۹۴). اختلالات شدید عاطفی- رفتاری، در هر طیفی از هوش می تواند رخ دهد اما فراوانی آن در حد پایین تر از هوش بهر کمتر از متوسط، بیشتر است


موضوع پیشنهادی پروپوزال روانشناسی :

بررسی اثر بخشی درمان شناختی رفتاری بر مفهوم سازی اطلاعات و تفکر منطقی و درک روابط اجتماعی کودکان اتیسم در ...