به محض آن که احساس کنیم رابطه انسانی مان با دیگری، امنیت خاطر برایمان به ارمغان آورده است، همه انرژی مان آزاد می شود و صرف مبارزه با موانع و مشکلات می گردد. همان طور که جان بالبی می گوید: «همه ما در زندگی، از گهواره تا گور، هنگامی که امنیت خاطر برخوردار شویم و مجال و فراغتی کوتاه یا بلند بیابیم، به شادترین موجودات تبدیل می شویم.» این فراغت و مجال های کوتاه یا بلند می تواند خیلی ساده باشد، مثل گذراندن روزی در دفتر شرکت؛ یا پیچیده باشد، مثل انجام کاری هنری در سطح جهانی. اگر به سخنرانی هایی که افراد در هنگام دریافت جوایز اصلی ارائه می دهند توجه کرده باشید، آنها معمولا از کسانی که برایشان آرامش خاطر و پایگاهی امن از نظر عاطفی فراهم نموده اند قدردانی می کنند. این امر حاکی از آن است که احساس آرامش خاطر و همچنین اطمینان از توانایی کسب موفقیت، از اهمیت حیاتی برخوردار است. احساس امنیت خاطر و انگیزه و تمایل به کشف، هر دو در هم تنیده و به یکدیگر وابسته اند. فرضيه بالبی چنین می گوید که همسرمان هر چه قدر بیشتر برایمان امنیت خاطر و آرامش فراهم آورد، به همان میزان کشفیات ما بیشتر می شود و هر چه قدر هدف کشف مان ترسناک تر باشد به همان اندازه نیازمان برای حمایت و دلگرمی بیشتر می شود، تا از این طریق بتوانیم انرژی، تمرکز، اعتماد به نفس، و شجاعت خود را تقویت کنیم. این قضیه بر روی ۱۱۶ زن و شوهر که حداقل چهار سال در صلح و صفا و صمیمیت در کنار هم زندگی کرده بودند مورد آزمایش قرار گرفت. همان طور که پیش بینی می شد مرد (یا زن) هر چه قدر بیشتر احساس می کرد که همسرش پایگاهی مطمئن برای امنیت خاطر اوست، با تمایل و اعتماد به نفس بیشتری برای کسب موفقیت در زندگی تلاش می کرد.
موضوع پیشنهادی پروپوزال روانشناسی :
بررسی رابطه امنیت عاطفی و صمیمیت زوجین با موفقیت شغلی در زوج های شاغل ...