اجبارها رفتارهایی تکراری، کلیشه ای، عمدی یا اعمال ذهنی هستند که فرد احساس میکند به منظور خنثی کردن اضطراب مرتبط با وسواس یا برای جلوگیری از برخی پیامدهای ناخوشایند، مجبور به انجام آنها است (DSM-IV-TR، انجمن روان پزشکی آمریکا، ۲۰۰۰).
در حالی که -ICD ۱۰ (سازمان جهانی بهداشت، ۱۹۹۲) اجبارها را محدود به اعمال آشکار می کند (یعنی شستن دست، چک کردن، مرتب کردن)، DSM-IV تصدیق میکند که اعمال اجباری میتواند یک عمل ذهنی مانند تکرار یک عبارت کلیشهای، دعا، زمزمه کردن و از این نوع اعمال باشد.
رفتارهای اجباری چه به صورت یک آیین آشکار باشند و چه یک عمل ذهنی، به واسطه حذف، جلوگیری یا تضعیف وسواس یا ناراحتیهای همراه با آن، به قصد بی اثر کردن یا خنثی کردن افکار وسواسی انجام می شوند.
اگر چه ممکن است فرد به طور ذهنی در مقابل اعمال اجباری مقاومت کند، تمایل برای انجام دادن آیبن مندی آنقدر تشدید می شود که فرد در نهایت مجبور به انجام دادن اعمال اجباری میشود.
بنابراین، تعجب آور نیست افرادی که به مدت طولانی به اختلال وسواسی - اجباری مبتلا هستند، آیینهای وسواسی را با حداقل مقاومت به صورت غیر ارادی انجام میدهند.
موضوع پیشنهادی پروپوزال روانشناسی :
رابطه بین گرایشات مذهبی و کمال گرایی با اضطراب وسواس در زنان خانه دار