بیش از ۲۵ سال پیش، سالکووسکیس (۱۹۸۵) اولین بار مدل شناختی - رفتاری اختلال وسواسی - اجباری را پیشنهاد کرد که ترکیبی از مفاه م کلیدی نظریه شناختی بک درباره افسردگی و دیدگاه رفتاری راچمن درباره اختلال وسواسی - اجباری بود (راچمن و هاجسون، ۱۹۸۰).
از آن زمان به بعد چندین تجدیدنظر، گسترش و بسط در مدل درمان شناختی - رفتاری پایه به وقوع پیوسته است (به عنوان مثال، کلارک، ۲۰۰۴؛ کلارک و بک، ۲۰۱۰؛ فروست و استکیتی، ۲۰۰۲؛ راچمن، ۱۹۹۷؛ سالکوسکیس، ۱۹۸۹).
در همان زمان نیز پژوهشهای بسیار خارق العادهای به بررسی پایه های شناختی وسواسها و اجبارها پرداختند. ارائه انتقادی گسترده از مدل درمان شناختی - رفتاری خارج از حوصله این بررسی است.
در مقابل، یک نمای کلی از مدل ارزیابی عمومی و شواهد تجربی مربوط به سه فرضیه کلیدی ارائه شده است: (۱) تداوم نفوذ افکار مزاحم ناخواسته بهنجار و وسواسهای بالینی، (۲) نقش ارزیابی نادرست از وسواسها (۳) حضور باورهای زمینه ساز مرتبط با وسواس.
موضوع پیشنهادی پروپوزال روانشناسی :
اثر بخشی مدل شناختی - رفتاری بر اختلال وسواسی – اجباری و افسردگی در دختران نوجوان