دانلود پروتکل درمانی تحلیل رفتار متقابل در روانشناسی

«ین» منشا تمام احتياجات و امیال غریزی است که در شخص به هنگام تولد وجود دارد.

بن فقط در پی ارضای نیازهای کشانندهای تابع اصل لذت است. «من» قسمتی از ین است که تحت تأثیر جهان بیرونی تحول یافته و آن دسته از تمایلات بن را که با واقعیت خارج متضاد است، تعدیل و کنترل می نماید.

«من» از اصل واقعیت تبعیت می کند (مان ، ترجمه ساعتچی ، ۱۳۶۹). 

وقتی کودک در برابر محیط واکنش نشان میدهد نه تنها «من» تحول می یابد، بلکه آگاهی نسبت به درست و نادرست نیز در او ایجاد می شود.

این آگاهی مبنای وجدان اخلاقی است که فروید آن را «فرامن» می نامد.

فرامن به مقدار زیادی تحت تأثیر رفتارها و الگوهای ارزشی و نظام باورهای پدر و مادر است (همان منبع).

برن نیز با ارائه نظریه تحلیل رفتار متقابل، شخصیت انسان را به سه قسمت یا سه حالت من تقسیم بندی می نماید.

مبتکر اصلی این نظریه فردی به نام گرینكر است و برن در واقع تعقیب کننده و توسعه دهندة افکار گرینگر می باشد.

اریک برن در آغاز زندگی حرفه ای خود از شیوه روانکاوی استفاده می کرد ولی بعد از مدتی از آن کناره گیری کرد و توجیه خاص خود از ساخت شخصیت و رفتار را ارائه داد.

شیوه برن سازشی بین روانکاوی و تحلیل رفتار متقابل می باشد. بدین معنی که او روانکاوی را به منزله هسته و روش TA را به منزله سیب میداند و هسته ساده تر داخل سیب می گنجد (شفيع آبادی و ناصری ، ۱۳۷۵), امروزه سه مکتب اصلی در تحلیل رفتار متقابل قابل تشخیص است، اما درمانگران اندکی هستند که منحصرا از روشهای یکی از این مکاتب بهره مند شوند.

مکتب کلاسیک مکتبی است که پیروان آن از دیدگاه درمانی که در دوران اولية T . A توسط اریک برن و همکارانش ارائه شد پیروی می کنند.

مکتب تصمیم مجدد، که بابو مری گولدینگ پایه گذاران آن بودند، نظرية تحلیل رفتار متقابل را با روش های درمانی گشتالت ترکیب کرده اند.

مکتب سوم، مکتب نیروگذاری روانی است که توسط شیف پایه گذاری شده است.

در این مکتب مراجع تشویق می شود که به دوران اولیه نوزادی بازگشت کرده و سپس فرصتی می یابد که رشد خود را دوباره انجام دهد.

در نظریه تحلیل رفتار متقابل با بررسی پیش نویس زندگی، میفهمیم که اعمال و روش های مادر بزرگسالی بازنواخت روش های دوران کودکی ماست.

در واقع سناریوی این نمایشنامه را ما در دوران کودکی نوشته ایم و می بینیم که این نمایشنامه ها چگونه قابل تغییرند.

به وسیله این روش ما با نظام شخصیتی خود آشنا می شویم، از نحوه روابط خود با دیگران آگاه شده و سعی در بازسازی این روابط می کنیم.

این نظریه به عنوان یک روش درمانی، برای درمان انواع اختلالات روانی کاربرد دارد و از آن برای مشاوره و درمان فردی، گروهی، زوجی و خانوادگی استفاده می شود.

گذشته از کاربرد روان درمانی، در مؤسسات، مراکز آموزشی و سازمانها و به طور کلی در هر زمینه ای که افراد در ارتباط با یکدیگرند، می تواند به کار گرفته شود (استوارت و جونز ، ۱۳۸۶).

مباحث اصلی تحلیل رفتار متقابل تحلیل رفتار متقابل شامل چهار نوع تحلیل است که عبارتند از:

١- تحلیل سازه ای یا تحلیل شخصیت فرد

۲- تحلیل رفتار متقابل با تحلیل رفتار رابطه فرد با دیگری و روابط بین افراد 

٣- تحلیل بازی ها با تحلیل رفتار متقابل پنهانی که برای فرد دارای بازدهی و نتیجه است.

۴- تحلیل نمایشنامه ها و پیش نویس زندگی یا تحلیل داستان خاص زندگی فرد که او بازیگر اصلی آن است (احمدی، ۱۳۷۴).

تحلیل سازه ای بر اساس این فرض قرار گرفته که هر شخص دارای حالات مختلف من می باشد، شامل حالت من «کودک»، «بالغ» و «والد» که این حالات برای شخص بیننده به صورت تجربی قابل مشاهده و تأیید است.

الگوی حالات روانی «والد»، «بالغ» و «کودک» برن معتقد است که ما طبق سه نقش یا حالت روانی «کودک»، «والد» و «بالغ» عمل می کنیم، استوارت و جونز (۱۳۸۶) این سه حالت روانی را به این صورت تفسیر کرده اند اگر رفتار، افکار و احساس های ما در واکنش به مسائل، این زمانی و این مکانی باشد و از تمام منابع و توانایی هایمان به عنوان یک فرد بزرگسال بهره بگیریم در حالت «بالغ » قرار داریم زمان هایی که ممکن است رفتار، افکار و احساسات ما درست شبیه یکی از والدينمان و یا کسانی که جانشین آنها بوده اند باشد، در این صورت در حالت «والد» قرار داریم.

گاهی نیز ممکن است رفتار، افکار و احساساتمان درست مانند زمانی باشد که کودک بودیم، در این صورت در حالت من «کودک» قرار گرفته ایم موارد مشاهده می کنیم که چگونه یک انسان معمولی با گفتن یک جمله یا انجام کوچک ترین رفتاری از جانب شخص دیگری، به انسان غیر عادی، مطیع و یا طغیانگر و عصبانی تبدیل می شود که این تغییرات رفتاری گویای تغییر حالات روانی شخص میباشد که نشان دهنده حالت روانی کودک» است، در همین وضعیت ممکن است فرد رفتاری بالعانه بروز بدهد و سعی کند با بررسی شرایط، اشکال کار را برطرف کند. البته این نکته لازم به ذکر است که تشخیص حالات روانی، صرف توجه به گفتار شخص نمی باشد بلکه باید به تن صدا، نحوه بیان و حالات بدنی و چهره فرد نیز توجه نمود. توجه به سر نخ های هر کدام از این حالات روانی نیز حائز اهمیت است.

اریک برن (۱۳۶۹) به بیان تخصصی، این سه دسته حالت را به ترتیب حالت من، «روان برونی» یا «اکستروسایکیکه»، «روان جدید» یا « نئوسایکیکه»، «روان قدیم» یا ارکتوسایکیک » می نامد به زبان عامیانه، نمایش این سه دسته «حالت من» را «والد»، «بالغ» و «کودک» می نامند.

اریک برن (۱۳۶۹) به بیان تخصصی، این سه دسته حالت را به ترتیب حالت من، «روان برونی» یا «اکستروسایکیکه»، «روان جدید» یا « نئوسایکیکی ، «روان قدیم» یا دار كنوسایکیکه» می نامد به زبان عامیانه، نمایش این سه دسته «حالت من» را «والد»، «بالغ» و «کودک» می نامند.