موضوع پروپوزال پایان نامه روانشناسی درباره شخصیت نوزاد

اما این که واقعا این تأثيرات یا فقط شرایط فیزیولوژیک این گونه محیط ها نظیر افزایش مشکلات سلامتی است که سبب تغییر ویژگی شخصیت نوزاد می شود، امری است که ما هنوز به درستی نمی دانیم. انسان ها با موش ها تفاوت دارند.

طول عمر آنها بسیار بیشتر و خطراتی نظیر شکار شدن برای آنها بسیار نادر است.

بنا بر این گرچه این نظریه ای جالب است ولی روشن نیست که در مورد انسان ها صادق باشد.

ترشح هورمون استرس مادر، نمی تواند تنها پارامتر تعیین کننده در پیش بینی محیط برای جنین او به شمار آید.

اگر مادر دچار سوء تغذیه باشد و با منابع غذایی محدودی برای جنین خود فراهم کند، این نشانه آن است که در محیط زندگی جنین کمیابی وجود دارد که این، تفکری محتمل است.

در جوامعی که نیاکان ما زیست می کردند و شکارچی و دانه برچین بودند، توزیع تقریبا یکسان بود.

پس اگر فردی (مادری) کمبود مواد غذایی را تجربه می کرد، منطقی بود که آن کمبود امری همگانی باشد.

پس تا وقتی که دسترسی به منابع غذایی برای چند دهه و برای یکی دو تسل شرایط یکسانی داشته باشد، آمادگی جنین برای رویارویی با کمیابی منابع می تواند منطقی به نظر برسد.

شواهدی دال بر تأثیر تغذیه دوران جنینی بر رشد متابولیک وجود دارد.

کودکانی که با وزن کم متولد می شوند یا در دوران قحطی به دنیا می آیند، سیستم قلبی عروقی و متابولیک آنها خود را با این کم وزنی و محدودیت غذایی منطبق می کند.

این امر ممکن است در متن محیط نیاکان ما که کمبود مواد غذایی امری ثابت در محیط زیست به شمار می آمد، کارکردی مطلوب بود اما وقتی چنین افرادی در محیط های مدرن با کالری فراوان رشد می کنند، در معرض خطر بیماری های دیابت، فشارخون و بیماری های قلبی قرار می گیرند.

نامعقول نیست در جایی که منابع محدود هستند، الگوهای رفتاری خاصی مفید واقع شوند.

برای مثال اگر رقابت شدید است، بهتر است که فرد اعتماد کردن و یا همکاری نمودن را کمتر کند و یا رفتارهای جسورانه ریسک دار عاقب بهتری داشته باشد.