موضوع پیشنهادی پروپوزال پایان نامه روانشناسی درباره همدلی

بیشتر مواقع، تنها چیزی که او می خواهد و به آن نیاز دارد، این است که شما در کش کنید.

البته باید زمانی را به حل مسئله اختصاص داد، اما به حتم، وقتی طرف مقابل ناراحت است، زمان مناسبی برای حل مسئله نیست. شنیدن ماهرانه، اولین قدم است و این مهارت، مستلزم اراده و مهار خود است.

در یکی از سخنرانی هایی که چندی پیش داشتم، اشتباهی احمقانه مرتکب شدم و به جای گوش دادن، «کمک» کردم. خیلی شرمنده شدم.

پس از آن که یکی از کتاب هایم به نام وقتی اضطراب حمله می کند منتشر شد، این شانس را پیدا کردم که سخنرانی کنم و یکی از نسخه های کتاب را در یک کتاب فروشی محلی امضا کنم.

در آن هنگام که به پرسش و پاسخ اختصاص داده شده بود، خانمی در ردیف جلو، با هیجان دستش را بلند کرد. انتظار داشتم پرسشی درباره اضطراب و نگرانی مطرح کند، زیرا موضوع بحث همین بود، اما پرسش او بی ربط بود.

او گفت: «دکتر برنز! دختر من هرگز به من گوش نمی دهد. من می کوشم به او بگویم چه کار کند، اما او گوش نمی دهد. چرا او این قدر لجباز است؟ وقتی از درستی گفته خود مطمئنم چه کار کنم او به حرفم گوش دهد؟ من همه راهها را امتحان کردم، اما هیچ راهی کارایی نداشت.» او ناراحت به نظر می رسید و روشن بود که با دخترش درگیر مبارزه ای بر سر قدرت شده است.

گفتم گاه وقتی ما سخت می کوشیم دیگران را واداریم کاری انجام دهند که می خواهیم، نتیجه معکوس می شود. گاه راه حل این است که کار را برعکس انجام دهیم.

یعنی یاد بگیریم که با او همدل شویم، به واقع بتوانیم به او گوش دهیم و بدانیم او در چه موقعیتی قرار دارد. یعنی دنیا را از دریچه چشم او ببینم، به جای این که بکوشیم او را کنترل کرده یا وادارش کنیم که به ما گوش دهد.