پرسش های گوناگون در جلسات روان - درمانی فشرده تر و فشرده تر می شود: «چه زمانی خود را برای رفتن به سر کار آماده می کنی؟ چه مدت فکر می کنی...» و غیره. بعضی ها در شک و تردید به سر می برند که آیا توانایی کار کردن را دارند یا نه.
آنها هنوز در برابر صدا و نور حساس اند و قدرت تمرکز کافی را به دست نیاورده اند و تحمل هیچ نوع شرط و شروطی را ندارند. در این جاست که غم و دلتنگی دوباره به سراغ ما می آید و باعث ترس، وحشت و ناتوانی مان می شود.
ما هر کاری کرده ایم تا سرحالی، نشاط و توانایی خود را باز پاہیم: «چه مدت دیگر باید تحمل کنم و ادامه بدهم؟». و با ناامیدی فکر می کنیم: «آیا می توانم دوباره سلامتی خود را بازیابم؟ آیا باید بقیه زندگی ام را در مریضی به سر برم؟».
اما باید ترس و نگرانی را از خود دور کنیم. شک، تردید و نگرانی خود را با صدای بلند فریاد و خود را خالی کنیم. این روش مؤثرتر از مبارزه با آن است. این طوری با غم و اندوه خود رو در رو قرار می گیریم و حتی گریه سر می دهیم که ریزش اشک باعث آرامش و رهایی ما از انقباض اعصاب و احساسات مان می شود بهتر است به تنهایی به ملاقات مسئول اداره بیمه، کارفرمای سختگیر و بی حوصله یا پزشک غیرمتخصص و بی احساس نرویم.
برخورد نامناسب آنها باعث تشدید بیماری ما یا عقب گرد به وضعیت روحی بد گذشته مان می شود که مجبور شده بودیم، خود را به خاطر دیگران تحت فشار کاری و روحی قرار دهیم و توجهی به نیازها و خواسته های خود با علائم بیماری و زنگ خطرهای بدن مان نداشته بودیم.
عقب گرد به وضعیت گذشته می تواند عواقب به مراتب شدیدتری از گذشته به بار آورد. درمان روان سوری، زمان لازم خود را می طلبد و باید گذاشت تا روند معالجه به خوبی و راحتی طی شود.