شرم مرضی می تواند مشکلی را به مشکل های دیگر بیافزاید؛ نه تنها موجب حقارت فرد حامل آن می شود که همچنین در قابلیت وی برای داشتن رابطه ای نزدیک و رضایت بخش با همسر ایجاد تداخل می کند.

افراد باید قادر به تجربه شرم سالم باشند . عاطفه شرمی که جزء عادی و طبیعی زندگی است. تا پیوند صمیمانه آنها رضایت بخش باشد. افرادی که دارای شرم زیاد ناسالم هستند نمیتوانند به تجربه شرم سالم بپردازند. برای فردی با این میزان شرم ناسالم، عذرخواه های صادقانه بسیار تهدیدآمیز است.

هنگامی که همسر رنجیده خاطر می بیند که همسرش به خاطر بدرفتاری با وی احساس شرم نموده، متوجه میشود که دیگری به او توجه دارد و این شرمی سالم است، اما چنانچه همسر فرد به خاطر بدرفتاری با وی احساس شرم نداشته باشد،

تلاش فرد برای برانگیختن شرم در همسرش تقریبا بی فایده خواهد بود و باعث ایجاد شرم ناسالم در وی خواهد شد، که معمولا به واکنش های نامطلوبی در مجموعه رفتاری او می انجامد. نکته قابل ذکر آن است که مانع اصلی شرم سالم در رابطه، شرم بیش از حد در مورد خود است.

افراد دچار شرم مفرط همواره گوش به زنگ عوامل یادآوری کننده عدم کفایت خود هستند. احساس هرگونه شرم موجب فعال شدن تمام عیار نسخه های شرم ناسالم آن ها می شود و به همین دلیل سعی می کنند از هرگونه تجربه شرم دوری کنند.

در روابط نزدیک، اقرار یک همسر به اینکه موجب رنجش خاطر دیگری شده میتواند میزان بالایی از شرم را در وی موجب شود. در نتیجه افراد یاد می گیرند که رفتار رنجش آور را از آن خود نکنند.

شیوه رایج آنها برای انجام این امر، مقابله با رنجش همسر به عنوان نشانه ای دال بر وجود اشکال در همسر است. این به فرد اجازه می دهد تا خود را به عنوان عامل رنجش دیگری قلمداد نکرده و در نتیجه، فعال شدن نسخه های شرم خود را اجازه ندهد. افراد دچار شرم به ندرت دیگری را از احساس بد خود به خاطر رنجاندن دیگری مطلع می کنند.