جنگ یا گریز.
وقتی فرد در حالت فشار روانی شدید قرار می گرفت مثلا زمانی که مجبور می شد با خرس، گرگ یا دشمنی قوی و خشن روبه رو شود تنها دو راه در پیش داشت یا بستیزد یا راه فرار را در پیش گیرد. در این شرایط نیاکان ما به نیروهای فیزیولوژیک نیاز داشتند، نیروهایی که به وسیله دستگاه عصبی خودکار فراهم می شود. ما نیز همان واکنش های خود کار نیاکان خود را داریم، اما محیطی که در آن زندگی می کنیم، خیلی متفاوت است. برای آنکه بتوانیم از موقعیت های استرس زا خارج شویم، خیلی کم اتفاق می افتد که مستقیما مبارزه کنیم یا بدون از دست دادن فرصت، پا به فرار بگذاریم. از این رو نیاز نداریم که تعداد ضربان های قلب افزایش یابد یا فشار خون بالا رود و میزان هورمون ها برای ترشح بیشتر شود.
در دنیای امروزی برای آنکه بتوانیم بهداشت روانی و سلامت جسمی خود را از دست ندهیم، یاد نگرفته ایم جنگ یا گریز کنیم. بلکه یاد گرفته ایم خونسرد باشیم و مشکلات را به شیوه منطقی و مسالمت آمیز حل کنیم. این شیوه عمل، ما را از واکنش جسمی در مقابل تغییرات فیزیولوژیک معاف می کند، تغییراتی که به وسیله عوامل تنش زا به وجود می آید. در شرایط امروزی، واکنش فرار یا مبارزه دستگاه عصبی خودکاری که واکنش غیرانطباقی به حساب می آید. به علاوه این واکنش تغییرات فیزیولوژیک ایجاد می کند که آنها نیز به نوبه خود، می توانند در دراز مدت برای سلامت جسمی و روانی مضر باشند، بدین صورت که بیماری های حاد، مثل حمله های قلبی به وجود آورند.
موضوع پیشنهادی پروپوزال پایان نامه روانشناسی :
بررسی رابطه عوامل عصبی خودکار و میزان استرس با سلامت روانی زنان سرپرست منطقه 7 شهر تهران