شخصیت های بازی های آنها ممکن است به ضرب گلوله از پای درآیند، در گدازه های آتشفشانی مدفون شوند، توسط کوسه بلعیده شوند یا دزدان دریایی آنها را از پا در آورند. با این حال، نیازی نیست والدین درباره این نوع بازی ها نگران شوند. لندی و منا (۲۰۰۱)، بررسی کردند که مادران کودکان غیر پرخاشگر چگونه با فرزندانشان بازی می کنند. سپس آن را با نحوه بازی کردن مادران با کودکان پرخاشگر مقایسه نمودند. از طریق آینه یک طرفه مشاهده شد که مادران و کودکان با اسباب بازی های مختلفی بازی می کردند. دایناسورها و کوروکودیل ها در زمره اسباب بازی های مشوق بازیهای تهاجمی بودند. نتیجه جالب توجه بود. لندی و منا دریافتند، مادران کودکان پرخاشگر بیشتر تمایل داشتند بازی باورپذیر تهاجمی را در کودک خود متوقف کنند. آنها همچنین بیشتر از جملاتی نظیر «نه این خوب نیست» یا «این بی رحمی است» استفاده می کردند. در مقابل، مادران کودکان غیر پرخاشگر بازی تهاجمی را انجام می دادند، صدای برخی از شخصیت ها را به خود می گرفتند و وانمود می کردند که خوراک دایناسورها یا کوروکودیل ها شده اند یا از آنها ترسیده اند یا به دست آن ها کشته شده اند. مادران کودکان غیر پرخاشگر در طول بازی بیشتر درباره احساسات شخصیت ها صحبت می کردند؛ مثلا می گفتند: «او باید خیلی ناراحت باشد». همچنین این مادران در طول بازی بیشتر با احساسات کودک خود سازگار بودند، به همین دلیل اگر کودک از پرخاشگری موجود در بازی باورپذیر احساس ناراحتی می کرد، مادران مسائل دیگری را پیشنهاد می دادند؛ مانند «کوروکودیل الان می خواهد دوست شود». لندی و منا دریافتند، اگر کودکان نتوانند پرخاشگری خود را در طول بازی به نمایش بگذارند، بیشتر پرخاشگر می شوند. اگر پرخاشگری از طریق بازی تخلیه نشود، به صورت کارهای فیزیکی مانند کتک زدن، گاز گرفتن و هل دادن خود را نشان می دهد.
کوهن (۲۰۰۱) در کتاب «فرزندپروری بانشاط» استدلال می کند، کودکان از طریق بازی با پرخاشگری خود و دیگران کنار می آیند. او معتقد است اگر بازی تهاجمی برای کودک ممنوع شود، وی در زندگی واقعی دچار پرخاشگری بیشتری می شود. با این حال، گوردون (۱۹۹۳) دریافت، برخی از بازی های کودکان که کاملا حول محور کشتار و نابودی می گردد، می تواند باعث نگرانی والدین شود. لندی و منا پیشنهاد می کنند، والدین تا حد امکان با فرزندان خود بازی کنند و موضوع بازی های آنها را بسط دهند و صرف یک شام خوشمزه و رفتن به تفریح را در بازی تهاجمی آنها بگنجانند. این کار به کودک کمک می کند تا از پرخاشگری مداوم فاصله بگیرد. اینکه به کودک خود اجازه دهید تا هرچقدر مایل است بازی باورپذیر تهاجمی انجام دهد به شرط آنکه ضمن بازی احساسات شخصیت ها را نیز منعکس کند، می تواند به فرزندتان کمک کند تا با پرخاشگری اش کنار بیاید. بازی تهاجمی آنها همچنین می تواند به دلیل اضطراب ناشی از خشونتی باشد که در تلویزیون یا زمین بازی دیده اند و از این رو می تواند در حل و فصل این مشکلات به کودک کمک کند. آیا باید به پسر چهار ساله ام اجازه دهم با تفنگ های اسباب بازی بازی کند؟ اینکه آیا می توان به پسر بچه ها اجازه داد با تفنگ های اسباب بازی بازی کنند، موضوعی بحث برانگیز است. بسیاری از والدین از اینکه فرزند کوچکشان تفنگی در دست بگیرد و به مردم شلیک کند احساس ناراحتی می کنند؛ اگرچه این تفنگ اسباب بازی باشد. برخی دیگر از والدین معتقدند، ماهیت پسر بودن این است و گرایشات طبیعی پسران نسبت به خشونت نباید سرکوب شود. والدین اغلب مشاهده می کنند حتی اگر به پسرشان تفنگ اسباب بازی هم ندهند، او خود تفنگی را با لگو یا حتی با استفاده از انگشتان دستش می سازد. تحقیق درباره اینکه آیا تفنگهای اسباب بازی کودکان را پرخاشگرتر می کند یا خیر، مسئله ای ضد و نقیض است. برخی مطالعات نشان می دهند، اسباب بازی های جنگی پرخاشگری را افزایش می دهند (سانسون و دی موسیو، ۱۹۹۳؛ ترنر و گلداسمیت، ۱۹۷۶؛ واتسون و پنگ، ۱۹۹۲) در حالی که برخی دیگر حاکی از آن اند که اسباب بازی های جنگی پرخاشگری را کاهش می دهند. بخشی از مشکل، تشخیص این مسئله است که تفنگ بازی کودکان را در بلندمدت پرخاشگرتر می کند یا اینکه فقط منجر به بروز رفتار پرخاشگرایانه آنی در آنها می شود؛ زیرا کودکان آنچه را که دیده اند تقلید می کنند. بدیه است زمانی که کودکان در حال بازی با تفنگ های اسباب بازی هستند، صحنه های خشنی را به نمایش می گذارند؛ اما آیا این شکل بازی کردن احساسات پرخاشگرایانه آنها را تقلیل می دهد یا اینکه باعث می شود در بلندمدت پرخاشگرتر شوند؟
موضوع پیشنهادی پروپوزال روانشناسی :
مقایسه سبک بازی های کودکان در کودکان پرخاشگر و عادی در شهر ...