در نتیجه، اعتقاد بیمار به این که می تواند رفتارش را تغییر دهد (یعنی خود تأثیرگذاری او)، نقش مهمی در شروع تغییر رفتار بازی می کند. درمانگر با تقویت تغییر رفتار مثبت و متوجه ساختن بیماران در مورد گام های موفقی که برای جهت تغییر رفتار برداشته اند، می تواند خود تأثیرگذاری را در بیمار تشویق کند. به طور کلی، تغییر رفتار در مصاحبه انگیزشی، دو مرحله ی جدا دارد (میلر و رولنیک، ۱۹۹۱). مرحله ی اول بر انگیزه سازی جهت تغییر رفتار متمرکز است و فنونی را پوشش می دهد که هدف شان شناسایی اهداف با ارزش های مهم شخصی است. همچنین تفاوت رفتار فعلی با اهداف شخصی را مورد تأکید قرار می دهد و هزینه ها و فواید تغییر رفتار را بررسی می کند. مرحله ی دوم، بر بالا بردن باور بیمار به این که می تواند رفتار غیر انطباقی را تغییر دهد، متمرکز است. در این مرحله، با افزایش توان خود تأثیرگذاری بیمار در مورد تغییر دادن رفتارهای غير انطباقی، روی تبدیل و جابجایی توازن تصمیمی، سرمایه گذاری می شود. فنون مفید برای این مرحله عبارتند از: تعيين اهداف عینی برای تغییر رفتار، تدوین برنامه های متفاوت برای تغییر رفتار و اجرای برنامه ی تغییر رفتار نهایی، در این مرحله باید دید کدام راهبردهای درمان شناختی رفتاری برای فرد مناسب اند، در مقاله های بعد، این راهبردها را توضیح می دهم. تمام این راهبردها در بافت فرایند درمان شناختی رفتاری جا می گیرند. بیماران تا حد زیادی نوسان انگیزش دارند، از این مرحله به آن مرحله می روند و حتی از یک مرحله ی مدل فرانظریه ای به مرحله ی دیگر می برند. با این حال، خوب است هنگام درمان بیماران، برای تولید فرضیه کارا به این مدل متوسل شویم و برای انگیزه دادن به آنها جهت ادامه دادن درمان (البته در صورت لزوم) مصاحبه ی انگیزشی انجام دهیم.


متغیرهای پیشنهادی برای انتخاب موضوع پروپوزال پایان نامه روانشناسی :

درمان شناختی رفتاری - تغییر رفتار - خود تأثیرگذاری- رفتارهای غير انطباقی