افراد مطمئن و قابل اعتماد همواره آماده دریافت ناراحتی های دیگران و یاری رساندن به آنها هستند. این افراد در روابط خویش بسیار دلسوزتر و مهربان تر از بقیه هستند و به عنوان مادر به فرزندان خود کمک می کنند، به عنوان همسر به حمایت عاطفی از همسر رنجدیده خود می پردازند، به افراد سالخورده و پیر توجه و رسیدگی می کنند، و به یاری فرد غریبه نیازمند می شتابند. اما افراد نگران و مضطرب به واسطه حساسیت بیش از حد خود، از رنج و درد دیگران بیشتر ناراحت می شوند و احساسات تلخ و غم بار دیگران به آنها سرایت می کند و غرق غم و غصه می شوند. یعنی در همان حال که درد دیگران را احساس می کنند دچار نوعی «همدلی توأم با رنج و محنت» می شوند که آنها را از پا در می آورد. به نظر می رسد افراد نگران، بیش از حد دچار دلسوزی جانکاه می شوند و هنگامی که با درد و رنج دیگران مواجه می شوند در دلهره و تشویش خود غرق می شوند. افراد کناره گیر و انزواطلب نیز با حس دلسوزی مشکل دارند. آنها به منظور حمایت از خویشتن، احساسات دردناک را سرکوب می کنند و برای جلوگیری از سرایت عواطف دردناک دیگران، از آنها کناره گیری کرده و از مهلکه می گریزند. و از آن جا که حس همدلی و همدردی شان ضعیف است، به ندرت ممکن است به کسی کمک کنند. البته استثنا هم وجود دارد، یعنی در برخی اوقات که ببینند کمک کردن به دیگران برای آنها مزایای شخصی به همراه دارد به دلسوزی می پردازند و به افراد یاری می رسانند. همه ما وقتی که احساس ایمنی و خاطر جمعی کنیم، به منتها درجه برای دیگران دلسوزی می کنیم و بدون آن که به درماندگی بیفتیم با دیگران همدلی و همدردی خواهیم کرد. هنگامی که مطمئن، قابل اعتماد، و متکی به نفس باشیم و مورد حمایت و دلسوزی قرار داشته باشیم، آن گاه ما هم می توانیم دیگران را مورد توجه و مراقبت قرار دهیم. اما اگر احساس ایمنی و دلگرمی نکنیم قاعدتا قادر به مهرورزی به دیگران نخواهیم بود. همین نکته میکولینسر را بدین نتیجه رساند که هر چه قدر بیشتر مردم را مورد حمایت و دلگرمی قرار دهیم، آنها نیز به همان میزان گنجایش بیشتری برای ابراز محبت و دلسوزی به دیگران پیدا خواهند کرد.


موضوع پیشنهادی پروپوزال روانشناسی :

بررسی رابطه همدلی و حمایت اجتماعی با رضایت از زندگی در زوج های دانشجو شهر ...