و به هیپوکاپنیا سطوح پایین تر از هنجار pCO۲) منتج میشود (برای مثال، كالديرولا و همکاران، ۲۰۰۴) بازآموزی تنفسی که یک مهارت مقابله ای جسمی است، به طور رایج مورد استفاده قرار می گیرد. باز آموزی تنفسی سنتی شامل تمرینات تنفسی شکمی و آهسته است. با این حال، ارزش آن به لحاظ اندازه ای که حقیقتأ تنفس هیپوکاپنیک را اصلاح می کند یا بیشتر به صورت حواس پرتی عمل می کند مورد سؤال است (گارسن، دی رویتر و ون دیک، ۱۹۹۲).
برخلاف بازآموزی تنفسی سنتی، آموزش تنفس کوپنومتری (CART) (مورت و همکاران، ۲۰۰۸) از بازخورد فوری بالا و پایین رفتن pco به منظور آموزش دادن به مراجعان درباره اینکه چگونه سطوح پایین تر ۲pc0 را خودشان برانگیزند (نفس نفس زدن) و در نتیجه بر الگوهای تنفسی ناکارآمد و علائم مرتبط وحشت زدگی کنترل کسب کنند (برای مثال، تنگی نفس و سرگیجه) استفاده می کند.
آموزش تنفس کوپنومتری نشان داده که تا حدودی از طریق کاهش تنفس هیپوکاپنیک موجب بهبودی علائم وحشتزدگی میشود (مورت و همکاران، ۲۰۱۰).
یکی دیگر از مهارتهای مقابلهای جسمی، آرام سازی پیشرونده عضلانی است که در آن مراجعان بیش از چند هفته در گروه های ۱۶ عضله ای، ۸ عضله ای، ۴ عضله ای و در نهایت آرامش کنترل نشانه آموزش می بیند، که در هر مورد به منظور تمرین مواجهه با سلسله مراتبی از تکالیف اضطراب زا آرامش به عنوان یک مهارت مقابله ای به کار گرفته میشود.
موضوع پیشنهادی پروپوزال روانشناسی :
بررسی اثر بخشی آموزش مهارت مقابله ای جسمی بر کاهش وحشت زدگی و افسردگی در بیماران ptsd