پروپوزال نویسی کارشناسی ارشد رشته های روانشناسی

در روان شناسی آنچه که متدوال هست، برحسب روح زمان تغییر می کند. وقتی که روان شناسی به عنوان یک علم ظاهر شد، تأکید بر علم «خالص» بود.

به عبارت دیگر کسب دانش بدون ارتباط به سودمندی های آن - بعدا وقتی نظریه داروین متداول شد، روان شناسان توجه خود را به فرآیندهایی در انسان معطوف کردند که به بقاء او مربوط می شدند، یا این که به انسان اجازه می دادند به طور کار آمدی به زندگی خود ادامه دهد.

به طور مثال قبل از حدود ۱۹۶۰ میلادی دیدگاه رفتارگرایی موج نیرومندی ایجاد کرده بود که از سبک های دیگر، کامپیوتری مربوط می شد.

- اجتناب از تکرار اشتباه: به قول جورج سانتایانا «کسانی که تاریخ نمی دانند، محکوم به تکرار آن هستند».

این تکرار نه تنها می تواند موجب اتلاف زمان و امکانات شود، بلکه موجب تکرار برخی از اشتباهات نیز گردد.

یکی از اشتباهات موجود در تاریخ روان شناسی این تصور دیدگاه جمجمه شناسی بود که می توان شخصیت افراد را با تحلیل برآمدگی ها و فرورفتگی های استخوان جمجمه شخص مورد درک و فهم قرار داد.

با مطالعه سیر تاریخی روان شناسی هم می توان به اشتباهات موجود در این دیدگاه پی برد و هم اینکه ردپای این نظریه را در نظریه های جدیدتری نظیر نظریه پیمانه ای بودن ذهنه ملاحظه کرد.