و این روش دانشی را به وجود می آورد که به ما اجازه میدهد تا بین ادعاهای متعارض در خصوص حقیقت و واقعیت با دید بازتر تصمیم بگیریم.
مثلا حدود ۳۰ سال پیش روش «مواجهه گروهی» راجرز، که بر مواجهه و مقابله صادقانه در گروه تأكيد داشت، بسیار متداول بود و طرفداران زیادی داشت.
در آن هنگام نظریه های ساده تر یا روشهای روان شناختی مختصرتر از آن، که سودمندی و بهره وری آن را داشته باشد، وجود نداشت.
این روش غالب بود تا اینکه در سال ۱۹۷۳ اولین مطالعه نظام دار درباره آن انجام گرفت (لایبرمن، یالوم و مایلز"، ۱۹۷۳).
یافته های این پژوهش نشان داد که سبک رهبری گروههای رویارویی با مواجهه راجرز تأثیر زیادی بر نتیجه دارد و نه خود روش و دیگر اینکه این سبک از کار گروهی، در بسیاری از شرکت کنندگان آثار منفی به جای می گذارد که به واقع آنها را می توان مصدومین گروههای رویارویی» نامید.