به عبارت دیگر، دختربچه های دبستانی و راهنمایی با اختصاص وقت بیشتر به تکالیف مدرسه ای خود بدین وسیله با کسب نمرات قابل قبول، اختلال بیش فعالی را از حس شدن و مورد شناسایی واقع شدن به دور نگه می دارند. اما از آنجایی که افزایش سن سبب می شود که دختران پذیرای مسئولیت های بیشتری شوند، این تحول بیش از گذشته سبب آشکار شدن درماندگی ذاتیشان می شود. جان کلام اینکه، والدین در سنین خردسالی هرگز نباید به کارنامه قابل قبول درسی فرزندانشان در رابطه با این اختلال بسنده کنند زیرا همانطور که گفته شد ضریب هوش بالا و تلاش بیشتر می تواند مشکلات حاصله از این اختلال را از چشم رس والدین دور سازد.

این در حالی است که تشخیص دیرهنگام این اختلال فرد را درگیر مشکلات بازتابی می کند. با این همه به این مسئله معترف هستم که تشخیص این اختلال در دختران زرنگ و تیزهوش دشوار است. از آنجا که الزامات اجتماعی و تربیتی زنان را در قیاس با مردان سازگارتر، کم توقع تر، بردبارتر و خودشکن و خودگذرتر می کند. این ویژگی شخصیتی ساختاری و ریشه دار سبب می شود که دختر در قیاس با پسر، کاستی های عملی و توانایی محورانه اش را به نارسا و ناتوان بودن ذاتیش نسبت دهد. این در حالی است که یک پسر به سادگی در صورت مواجه شدن با یک مشکل، فورا گناه این مسئله را به گردن دیگران می اندازد. برای مثال اگر پسری از پس پاسخ دادن به یک سری سئوالات امتحانی برنیاید فورا با گند خواندن این امتحان مثالی بدین وسیله به سرعت خود را از شر خود سرزنشگری و خود ناتوان انگاری رهایی می بخشد. این در حالی است اگر یک دختر از پس جواب دادن به سئوالات این امتحان مثالی برنیاید فورا به علت این ناتوانی خودش را آدمی کودن و کم هوش می خواند و این نگرش نشان می دهد که پسران با فرافکن کردن مشکلات بدین وسیله بهتر از لوازم بهداشت روحیشان پاسداری کرده و این در حالی است که دختران با درونی کردن مشکلات بدین وسیله اسباب تخریب خودباوری و خودپذیریشان را فراهم می آورند از آنجایی که عدم شناسایی اختلال (ADHD) سبب درگیر شدن فرد با اختلالات روحی بازتابی چون اضطراب، ناخودپذیری و غیره می شود و این مشکلات، نیز هرچه بیشتر به ذهنیات منفی فرد دامن زده و ذهنیات منفی نیز سبب تشدید این مشکلات می شود و چون شواهد گویای بسیاری حاکی از این است که تایید و شناسایی این کاستی ها به طور خودکار سبب می شود که فرد آرامش روحی بیشتری را تجربه کند بدین علت یکی از راههای کارآمد بازیابی پویایی و شادابی این است که زن ذهنش را تا سر حد امکان از لوث وجود ذهنیات کلیشه ای و جنسیتی پاک ساخته و درست به مثل مردان نگاهش را در این رابطه متوجه بیرون سازد.

آیا تشخیص (ADHD) در دوره خردسالی بهتراست یا دوره نوجوانی؟ پاسخ: جهت پاسخ دادن به این پرسش بهتر است نگاهی به مطالعه طولی محققی بنام هین شاو[۱۸] و همکارانش که نتایج آن در سال ۲۰۰۶ منتشر شد بیندازیم. این محقق در این مطالعه دختر بچه های مبتلا به (ADHD) را برای پنج سال متوالی تحت نظر گرفت تا بدین وسیله از چگونگی سیر این اختلال در آینده آگاه شود. این مطالعه طولی حاوی نتایج جالب توجهی است که دقیق شدن به این نتایج سبب درک بهتر فرد از این اختلال می شود. اولین نتیجه حاصله از این مطالعه پنج ساله حاکی از این است که دختر بچه هایی که در مقطع سنی دبستان مورد شناسایی قرار گرفته بودند تنها ۱۶٪ این مبتلایان پس از گذشت پنج سال از تشخیص اولیه، موفق به گذر از مشکلات مرتبط با این اختلال شده بودند، به عبارت دیگر ۸۶٪ مبتلایان به این اختلال، پنج سال پس از تشخیص اولیه باز هم کماکان از عوارض و مشکلات حاصله از این اختلال رنج می بردند و این در حالی است که این مبتلایان در طی این مدت به خوبی به الزامات درمانی پایبند بوده اند. با این همه باور شخصیام این است که علت اصلی تداوم عوارض و مشکلات این اختلال عدم درمان پیوسته این مشکل با داروهای محرک مهاری بوده است.

لازم به ذکر است که عدم تداوم دارودرمانی خود ریشه در عدم شناخت درست این اختلال دارد برای مثال هنوز هم بسیاری از والدین، مشاورین مشکلات روحی و به طور کلی درمانگران نمی دانند که (ADHD) یک عارضه مزمن است که عوارض آن به تناوب در مقطع سنی نوجوانی و بزرگسالی بروز می کند. دومین علت باز پیدایی و باز نمود این عوارض و نشانه های گویای اختلال در دختران تحت مطالعه این بوده است که والدین پس از توقف نشانه های این اختلال، فورا اقدام به قطع دارو درمانی کرده و این در حالی است که از بین رفتن عوارض این اختلال هرگز به معنی درمان نیست.


موضوع این پروپوزال : کودکان بیش فعالی ADHD

توجه توجه : (به دلیل سوء استفاده سایت های زرد و نامعتبر از عنوان پروپوزال های جدید ما در سایت سطر اول، نمایش عنوان کامل پروپوزال تنها پس از خرید کامل فایل پروپوزال امکان پذیر است.)

فرمت پروپوزال : پروپوزال با فرمت WORD و قابل ویرایش

کد محصول : 39717