بنابراین، این اعتقاد بوجود می آید که چنین افرادی نمی توانند در تصمیم گیریهای تخصصی خویش دچار اشتباه شوند. برخلاف این تصور، افت و خیزهای زیادی در فرایند نبوغ یک فرد روی می دهد و این امر نشانگر آن است که تلاش برای سنجش خصوصیات فردی که شالوده نبوغ را شکل می دهد، کاری اشتباه است؛ زیرا خصوصیاتی مشابه در ارتباط با دستاوردهای نبوغ آمیز و غیر نبوغ آمیز وجود دارد. در بخشی که در پی خواهد آمد، پرسش هایی در مورد شهرت زیاد برخی از افراد مطرح خواهد شد. البته افراد مورد نظر هیچگاه ادعای بی نقص بودن خود را پیش نکشیده اند و این خصوصیات با توجه به افکار جامعه در خصوص افراد نابغه، به آنان نسبت داده شده است. تصور می شود که خصوصیتی که با نبوغ علمی پیوند خورده است در واقع همان حساسیت بیشتر به مسایل قابل حل و بسیار با اهمیت است. افراد عادی ممکن است وقت خود را با مسایلی تلف کنند که هیچ راه حلی ندارد و یا اگر هم داشته باشد، با گذشت زمان اهمیت خود را از دست بدهند. البته بررسی های انجام شده در زندگی دانشمندانی چون لئوناردو داوینچی و اسحاق نیوتون نشان میدهد که بسیاری از آنان وقت خود را صرف مسایلی کرده اند که ظاهرا از اهمیت چندانی برخوردار نبوده و یا راه حلی نداشته اند. لئوناردو داوینچی، مردی که هم به صورت تحت اللفظی و هم مجازی متعلق به رنسانس بود، نمونه کلاسیک فردی محسوب می شود که با توجه به اظهارات فرانک بارون ، تمام عمر خود را در جهت تفکر نوآورانه سپری کرده است. در نسخه رایج زندگینامه لئوناردو، طیف وسیعی از پژوهش ها و تفاسیر خردمندانه وی، در تمام عرصه های تحقیقات بشری ارایه شده است.