خودشیفته های افراطی، خیلی سریع دیگران را حقیر می شمارند و با عباراتی کاملا مثبت به تعریف و تمجید از خود می پردازند. بدیهی است که اگر با کسی ازدواج کنند که دائم به چاپلوسی و تعریف و تمجید از آنها بپردازد از زندگی زناشویی خود به شدت راضی خواهند بود. شعار فرد خودشیفته احتمالا این است: «دیگران برای این به دنیا آمده اند که مرا مورد ستایش قرار دهند. آنها به گونه ای وقیحانه در مورد توانایی های خود لا فزنی می کنند و موفقیت های خود را بوق و کرنا میزنند. اما نسبت به موفقیت های دیگران کاملا بی اعتنا هستند و در این رفتار خود هیچ خطایی نمی بینند و در واقع در هیچ رفتار خود عیب و ایرادی مشاهده نمی کنند. بر طبق یکی از آزمون های معتبر، شخص خودشیفته کسی است که حس غلو آمیزی از برتری و اهمیت خود دارد، مأمن خیالبافیهای وسواس گونه ای از شکوه و جلال بی انتهاست، هنگامی که مورد انتقاد قرار می گیرد سراپا خشم یا شرم می شود، توقع دارد به او توجه خاص شود، و فاقد حس همدلی است. این کمبود حس همدلی، بدین معنی است که خودشیفته ها به خودمحوری برجسته ای که دیگران آن را به وضوح در آن آنها می بینند بی توجه هستند. اگر چه خودشیفته ها می توانند به اراده خود جذابیت و فریبندگی خویش را جلوه گر سازند ولی معمولا بداخلاق و بدعنق هستند. در ابراز صمیمیت عاطفی خسیس هستند، بسیار رقابت طلب اند، به دیگران بدبین و بی اعتمادند، و آماده سوء استفاده از مردم هستند - سعی می کنند به هر ترتیب خود را بزرگ جلوه دهند، حتی به قیمت تحقیر افراد نزدیک به خود. به طور کلی افراد خودشیفته خود را موجوداتی دوست داشتنی و خوشایند می دانند.


موضوع پیشنهادی پروپوزال روانشناسی :

بررسی تاثیر خودشیفتگی مدیران در اهداف سازمانی و کیفیت زندگی کاری کارمندان ...