جوانانی که دچار افسردگی، آشفتگی در عادت های غذایی، افت تحصیلی، بزهکاری با اعتیاد به مواد مخدر هستند، عموما مشکل اعتماد به نفس پایین دارند. (باتن، سانگوا۔ بارک، دیویس و تامسون، ۱۹۹۶ء دوبوا، فلتر، شرمن، و بول، ۱۹۹۴، زلیگمان، ۱۹۹۵؛ شیسلاک، کراگو، استس، و گړی، ۱۹۹۶، ترنر، نورمن و روز، ۱۹۹۵.)
مسئله ای دیگر که گریبانگیر افرادی است که دچار اختلال های فوق هستند، برخوردار نبودن آنها از وجود یک فرد بزرگسال در زندگی شان است که به مشکلات آنها توجه داشته باشد. (انجمن روانپزشکی ۱۹۹۴) در مقابل، ثابت شده است که اگر این افراد از پشتیبانی و نظارت یک سرپرست بزرگسال برخوردار باشند، تمایل بیشتری به اصلاح و بهبود خویش خواهند داشت. (راتر، ۱۹۷۹؛ ورنر و اسمیت، ۱۹۹۲)
ناگفته پیداست که دو عامل ذکر شده با یکدیگر در ارتباطند و مخرج این دو حضور جوانانی در جامعه است که باعث ایجاد تابه هنجاری می شوند. این به این معناست که حضور یک سرپرست بزرگسال در ایجاد اعتماد به نفس در یک فرد جوان از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است.