سؤالی که پژوهش گران در پی پاسخ به آن بودند، این بود که چرا در برخی محله ها آمار خشونت اجتماعی بسیار بالا و در برخی بسیار پایین تر است. نتیجه از این قرار بود که در بعضی محله ها بزرگسالان توجه زیادی به زندگی کودکان و نوجوانان نشان می دادند، به ویژه به آنهایی که دچار مشکل بودند و از رفتن به مدرسه طفره می رفتند و بر روی دیوارها تصاویر گرافیتی می کشیدند.
در این محلات بزرگسالان مسئولیت مداخله را برعهده می گرفتند و این امر تأثیر به سزایی در کاهش خشونت اجتماعی داشت. تحقیق حیرت انگیز دیگر، بزرگترین تحقیقی است که در آمریکا بر روی ۹۰۰۰۰ نوجوان انجام شد. محقق اصلی آن، رابرت بلوم که از دانشگاه مینه سوتا است در مجله ی نیویورک تایمز گفت که خانواده ها انرژی بسیار زیادی برای وضع قوانین برای نوجوانان شان می گذارند، در حالی که کار واقعی در اینجا اتفاق نمی افتد.
کار واقعی برقراری ارتباط میان بزرگسالان و نوجوانان است. این مقاله در تاریخ ۱۰ سپتامبر ۱۹۹۷ در مجله Journal of the American Medical Association چاپ شد. وقتی واقعا می نشینید و تحقیق امی ورنر یا تحقیق های دیگر درباره ی اصلاح و بهبود را می خوانید، در می یابید که این نوجوانان موفق شده اند؛ چرا که راهنما داشته اند و راهنما داشته اند چون خواهان اصلاح و بهبود بوده اند.
آنها از راهنما استفاده کرده اند، به دنبال او رفته اند و خودشان را به راهنما نشان دادند و از راهنما خواستند تا آنها را راهنمایی کند. آنها این قدرت فوق العاده را داشته اند تا بزرگسالی را به خدمت بگیرند تا به آنها توجه و علاقه ی خاصی نشان دهد. مطالعه در مورد موفقیت این امر پیشنهاداتی را ارائه می دهد، اما نتیجه ی به دست آمده است. خوشبختانه در سال های اخیر پژوهش های بسیار دلگرم کننده ای صورت گرفته که به ما کمک می کنند به درک بهتر معمای اصلاح و بهبود نزدیک شویم.