کودکان قبل از آنکه بتوانند احساساتشان را کنترل کنند، باید آنها را بشناسند. اگر والدین در زمان های مختلف احساس کودکان را به آنها انعکاس دهند، باعث میشود کودکان احساسات خود را شناخته و بعدها بتوانند آنها را کنترل کنند. برای مثال، پدر یا مادری ممکن است به فرزندش بگوید: «می دانم از اینکه بیش از این نمی توانی تلویزیون تماشا کنی ناراحت هستی.» امروزه در بسیاری از مهدهای کودک و پیش دبستانی ها به کودکان می آموزند که حالات مختلف چهره را تشخیص دهند؛ اما والدین نیز می توانند در خانه عواطف مختلف را با کشیدن حالات سادهی چهره یا با استفاده از کتاب هایی دربارهی حالات چهره آموزش دهند.
والدین همچنین می توانند در باره ی نحوه کنار آمدن با موقعیت های مختلف نظیر رفتارهای اشتراکی یا پرخاشگرانه نقش بازی کنند. بنا به گفته روان شناسان، در مورد کودکان بالای دو سال بهتر است از استراحت اجباری استفاده شود؛ اما نه به منزله ی تنبیه، بلکه به منزله ی زمانی که کودک در آن فرصت می یابد آرامش یافته و حس کنترل بر خود را تقویت نماید. پس از شش سالگی، می توان کودکان را تشویق کرد که چند دقیقه از موقعیت های آزاردهنده دور شوند تا آرامش خود را بازیابند. به این ترتیب، کودکان آنگاه که به سنین قبل از دبیرستان می رسند، بهتر می توانند احساسات خود را درک کرده و تجزیه و تحلیل نمایند.
از این رو در این زمان می توان آنها را تشویق کرد که قبل از واکنش نشان دادن به موقعیت ها، اندکی درنگ نموده و تأمل کنند. کودکان برای آموختن خویشتن داری به نظم نیز نیاز دارند. کودکی که طی لجبازی کودکانه کنترلش را از دست بدهد، با کودک ده ساله ای که درهای خانه را می کوبد تفاوتی نمی کنند. مهم آن است که والدین در هر دو مورد آرام و درباره تصمیم خود ثابت قدم بمانند. برای مثال، اگر به فرزندتان می گویید تا بعد از صرف شام نمی تواند تلویزیون تماشا کند، ضروری است که تسلیم نشوید. در انتظار نگاه داشتن کودکان برای توجه با سایر امور، راه دیگری برای آموزش خویشتن داری به آنهاست.
موضوع پیشنهادی پروپوزال روانشناسی :
مقایسه خویشتن داری و احساس خواهی و خود نظم دهی در کودکان دارای والدین سخت گیر و دارای والدین سهل گیر