این نوجوانان در صورت روبرو شدن با مشکلات واقعی یا خیالی، اختلال خلق پایداری را از خود نشان می دهند و آشفتگی هایی را در نحوه تفکر، فعالیت بدنی و رفتار اجتماعی خود به نمایش می گذارند.
رفتارهای خودکشی در میان نوجوانان، که غالبا با افسردگی همراه است، نیز یکی از نگرانی های جدی صاحب نظران است (گولدستون و کامپتون، ۲۰۰۷). حتی در مواقعی که کودکان و نوجوانان از افسردگی بهبود پیدا کرده اند،احتمال دارد دوره های تکرار افسردگی و آسیب های مداوم ناشی از آن را تجربه کنند.
در حدود ۹۰٪ کودکان مبتلا به افسردگی، آسیب دیدگی مهمی را در فعالیت های روزمره خود نشان می دهند (سيمونوف و همکاران، ۱۹۹۷). رنج عاطفی دراز مدت، مشکلات مربوط به زندگی روزمره و افزایش خطر خودکشی، سوء مصرف مواد، اختلال دوقطبی، آسیب دیدگی سلامت جسمی، و هزینه های بالای خدمات درمانی مورد نیاز، افسردگی نوجوانان را به صورت یک مشکل و نگرانی اجتماعی عمده درآورده است.