و چون مشکلاتی چون فقدان خودباوری، خودانگاره (تصویر ذهنی) نارسا، ناخودپذیری، فقدان مهارت های ارتباطی و مدیریت زمان محور، استرس زدگی و غیره به وسیله دارو درمانی (ADHD) قابل مهار نبوده و یا اینکه مهار این مشکلات به وسیله دارو درمانی بسیار طولانی و زمانبر است بدین علت روان درمانگران در کنار دارو درمانی از این شیوه درمانی کمکی استفاده می کنند تا بدین وسیله لوازم خودباوری، خودپذیری و احساس خودبسندگی قربانی را تقویت کنند. به طور کلی آنچه که درباره این اصطلاح و شیوه درمانی به طور خلاصه می توان گفت این است که درمان شناختی اسباب دگرگونی ذهنیات و باورهای منفی و ناخودپذیرانه فرد را فراهم کرده و پیامد آن فرد بهتر از پس انجام وظایف روزانه اش برمی آید. بله، شناخت درمانی با جایگزین کردن افکار مثبت به جای ذهنیات منفی بدین وسیله با اصلاح و علاج ناخوداگاهی فرد، بسترهای رفتارهای ارادی، آگاهانه و خودباورانه فرد را فراهم می آورد. برای مثال این شیوه القائاتی چون من از استعداد ریاضی برخوردارم و با لبخند زدن سبب نزدیک شدن بیشتر مردم به من را فراهم می آورد در اثر تکرار و مداومت در ذهن فرد ریشه دار شده و بدین وسیله افکار منفی را از ذهن فرد پاک می سازد. به طور کلی هدف از این درمان های گوناگون جنبی این است که تا سر حد امکان از آسیب ها و ضایعات تحمیل شده به فرد در اثر (ADHD) جلوگیری شود. برای مثال از آنجایی که بیش فعالی و رفتارهای مخالفت جویانه سبب طرد شدن قربانی توسط آشنایان و دوستانش می شوند، آموختن مهارتهای ارتباطی و سازگاری محور به این اشخاص سبب می شود که این اشخاص در قیاس با گذشته از تعاملات اجتماعی سازنده تری برخوردار شوند. همینطور، اصلاح افکار منفی سبب می شود که فرد با کسب خودباوری بدین وسیله احساس شرمساری و عزت نفس بی رنگش را مهار کند و این مهم نیز تنها از دست شیوه های گوناگون روان درمانی بر می آید چون همانطور که گفته شد دارو درمانی نمی تواند این احساسات مخرب و مزمن این قربانیان را علاج کند.