مکاتب مختلف روان شناسی و مشاوره مبنایی برای شخصیت انسان قبول دارند. مثلا روانکاوی مبنای شخصیت انسان را زیستی، آدلر مبنای شخصیت را اجتماعی و راجرز آن را عاطفی می داند. دین اسلام مبنای شخصیت انسان را فطری می داند. طبیعتا روش های راهنمایی و مشاوره ای نیز بر مبنای این دیدگاه قرار می گیرند. این روش ها بر مبنای فطرت انسان قرار دارند. در نتیجه دارای دو ویژگی می باشند تحمیلی نیستند و براساس اختیار و انتخاب انسان قرار دارند. این توصیه ها عقلانی هستند و به همین دلیل انسان آمادگی پذیرش آنها را دارد با توجه به عقلانی بودن انسان، نظام باورها و اندیشه ها جزء بسیار مهم شخصیت او را تشکیل می دهند. اساس روش های راهنمایی و مشاوره مبتنی بر دین هم بر عقلانی بودن انسان قرار دارند. باور دوگانه نسبت به انسان ساختار فکری انسان را به دو صورت عقلانی و منطقی و غیر عقلانی و غیر منطقی بیان می کند. اسلام می خواهد به انسان کمک کند تا بعد عقلانی و منطقی خود را شکوفا کند و از تفکرات غیرمنطقی و نامعقول دوری نماید. به همین دلیل در نگرش دینی برای برخورد با معضلات روان شناختی فردی و اجتماعی پایه ها و زیربناهای اندیشه های غیرمنطقی و روش های برخورد با آنها تحلیل می شود. مبنای منطقی و غیر منطقی بودن انسان توسط میزان و کتاب آسمانی مشخص می شود. خداوند در سوره مبارکه حدید آیه ۲۵ می فرماید: و انزلنا معهم الكتاب و الميزان لیقوم الناس بالقسط و با آنها (پیامبران) کتاب و ترازو را فرود آوردیم تا مردم به انصاف برخیزند. در نگرش دینی اساس رفتار درست انسان، تفکر منطقی و عقلانی می باشد. به همین دلیل است که در قران کریم بارها انسان به اندیشیدن و تعقل توصیه شده است.