همانطور که در بالا توصیف شد، پناهندگان و اقلیتهای قومی به دلیل شرایط زندگی اغلب به نگرانی مشغولند (آنها اغلب در مناطق خطرناکی زندگی می کنند و مکر را با مشکلات مالی و سایر استرس ها مواجه می شوند)، و استرس منجر به این می شود که فرد برای رهایی از نگرانی و تمایل به تجربه برانگیختگی و نه حملات وحشت زدگی غیر معمول - دچار مشکل شود یعنی آنچه که ممکن است «تلقین پذیری برانگیختگی» نامیده شود (هینتون، نیکرسون و برایانت، ۲۰۱۱). برانگیختگی القاء شده به وسیله نگرانی ممکن است منجر به شناخت های فاجعه آمیز و تجربه مجدد آسیب شود، و همچنین نگرانی موجب حالتی از پیش برانگیختگی همانند نشخوار نسبت به تهدید می شود. در درمان شناختی- رفتاری متناسب با فرهنگ ما زمینه های نگرانی را فرا می خوانیم، شناخت های فاجعه آمیز درباره اثرات منفی نگرانی را مورد هدف قرار می دهیم، و مشخص می کنیم که آیا دوره های نگرانی موجب القای یادآوری مجدد آسیب یا حمله وحشت زدگی می شود یا نه. شناخت و یادگیری زمینه های نگرانی بیمار موجب ایجاد پیوند همدلی بیمار - درمانگر می شود (بیمار احساس می کند مشکلات او از سوی درمانگر درک می شوند و موجب بهبود اتحاد درمانی می شود. در درمان شناختی- رفتاری متناسب با فرهنگ، ما به طور خاص تکنیک های تنظیم هیجان را برای کاهش نگرانی آموزش می دهیم که نشان داده شده برای اختلال اضطراب فراگیر (رومر، أورسيلو و سالترز-پدالت، ۲۰۰۸) و اختلال استرس پس از آسیب (فولیتی، پالم و پارسون، ۲۰۰۶) مؤثر هستند که از جمله این تکنیک ها مراقبه است.
موضوع پیشنهادی روانشناسی :
مقایسه اختلال اضطراب فراگیر و خوش بینی در میان مهاجران افغانی و افراد بومی کم در آمد شهر تهران