١. دوره ای که کودکان استثنایی مورد غفلت و بدرفتاری واقع می شدند و به بدترین شکل با آنها برخورد می شد. دنیا از فاصله زمانی که اسپارتها کودکان معلول را می کشتند راه دراز و ناهمواری را پیموده است. زمانی کودکان معلول ذهنی در کنار دیوانه ها و احمق ها و ناشنوایان و نابینایان در نواخانه ها و موسسات خیریه بدون هیچ برنامه آموزشی خاصی نگهداری می شدند. ٢. دوره دوم که با ترحم و حمایت بیش از حد از این گونه کودکان توام و در عین حال با طرد و عدم پذیرش آنها همراه بوده است. ٣. دوره سوم پذیرش کودکان استثنایی در جامعه بوده که تحقیقات و مطالعات ژان ایتارد پزشک معروف فرانسوی آغار توجه جدی به امر آموزش و بازپروری و توان بخشی کودکان عقب مانده دهنی محسوب می شود که از این حیث دریچه ای نو نسبت به کودکان استثنایی بر روی بشر گشوده شده است. شاید بتوان گفت که نقطه عطف توجه ویژه به کودکان استثنایی در اروپا و آمریکا از اوایل قرن نوزدهم زمانی که بوهل سوئیسی اولین مرکز نگهداری کودکان عقب مانده ذهنی را تاسیس کرد به وجود آمده است. تلاش های ارزنده سگن با انتشار کتاب درمان اخلاق و آموزش و پرورش کودکان کور دهن در فرانسه و ابداع روش آموزش ویژه مونته سوری که بر خودآموزی استوار بوده و همچنین دکرولی که اعتقاد به تنظیم برنامه های آموزش متناسب با سطح نیاز افراد داشت نوعی نگرش نوین در رابطه با آموزش و پرورش کودکان استثنایی شکل گرفت.