به عنوان نمونه، دهه سوم زندگی واجد شور و نشاط و انرژی بالا است در حالی که دهه چهارم، دهه سکون و آرامش نسبی است و به همین ترتیب دهه های بالاتر واجد خصوصیاتی دیگر می باشند. به همین علت در زوجینی که فاصله سنی میان آنها زیاد است، بسیار مشاهده می شود که مثلا آقا میگوید "همسر من انرژی فزاینده و کاذبی دارد، او در حال تجربه مسائلی است که من آنها را سالها پیش از سر گذرانده ام." یا به سبب همین تفاوت سنی، خانم نمی تواند تجارب همسرش را درک کند و مدام بیان می دارد که "شوهر من به شدت احساس پیری می کند. من اصلا نمی توانم با او کنار بیایم. او از مسائلی حرف می زند که من هیچ تجربه و تصوری از آنها ندارم." در نتیجه کناره گیری از یکدیگر و پیدایش فاصله عاطفی به تدریج در میان چنین زوجینی بروز می نماید. در این مورد، فاصله سنی زیاد مراجع با والدین بر عدم آشنایی او با خصوصیات جنس مخالف دامن زده است. اگر او پدری جوان تر و یا برادری میداشت، شرایط مناسبی جهت شناسایی جنس مخالف و آماده نمودن خود در راستای سازگاری و ارتباط بهينه با همسر آینده برایش فراهم می گشت. همچنین زوجین در دهه های مختلف زندگی و بر اثر تجارب کسب شده، الگوهای ارتباطی متفاوتی را به کار می گیرند. در این شرایط که مراجع خواستار یادگیری نحوهی ارتباط با همسر است، مادرش در سنین میانسالی قرار گرفته و از ایام جوانی وی که الگوهای مقتضی همان سنین و شرایط را به کار می برد سال ها گذشته است.
موضوع پیشنهادی پایان نامه روانشناسی :
پیش بینی الگوهای ارتباطی و میزان سازگاری زوجین بر اساس اختلاف سنی