در صورتی که عامل تسریع کننده بیرونی آشکاری وجود داشته باشد، در پی رویداد تسریع کننده، یک فکر مزاحم یا هیجان منفی ظاهر میشود که در نقش برانگیزانندهی درونی باورهای فراشناختی مثبت عمل کرده و باعث تداوم نشخوار فکری میشود.
فکر منفی که به عنوان عامل برانگیزاننده عمل می کند، اغلب یک خودگویی منفی از قبیل «من یک شکست خورده ام»، «من بی فایده هستم»، «احساس خوبی ندارم»، «هرگز موفق نخواهم شد» و «هیچ کس مرا دوست ندارد» است. بیمار گزارش کرد که هنگام آماده شدن برای رفتن به یک مهمانی، مادرش به او میگوید که «وزنت بالا رفته است»، این حرف مادر بلافاصله موجب فعال شدن فکر منفی مزاحم «من چاق هستم» شد.
این فکر منفی مزاحم، موجب فعال سازی باورهای فراشناختی مثبت دربارهی نشخوار فکری، به عنوان روشی برای یافتن پاسخ به مسئله چاقی شد. در این مورد، باور فراشناختی مثبت به این صورت بود: «فکر کردن درباره این که چه قدر چاق هستم، به من کمک خواهد کرد تا در مورد آن کاری بکنم». این باور فراشناختی به فرایند نشخوار فکری مداومی منتهی شد: «مردم درباره من چه فکر خواهند کرد؟ اگر آنها به من خیره شوند، چه میشود؟ آنها فکر می کنند که من نفرت انگیزم. من تنفرآورم. وحشتناک به نظر می رسم».
موضوع پیشنهادی پروپوزال پایان نامه روانشناسی :
رابطه تصویر بدنی و هیجانات منفی با نشخوار فکری نوجوانان دختر