درمانگران وجودی با عمیقترین و رنج آورترین مشکل های کنونی درمان جریان درمان درگیر میشوند. یالوم و جالسون (۲۰۱۴) روان درمانگری وجودی را چنین توصیف کردند: «نگرشی بدون راهنما به رنج انسانی. پرسیدن پرسشهای عمیق درباره سرشت وجود انسانی و سرشت اضطراب، ناامیدی، سوگ، تنهایی، انزوا و بیهنجاری. همچنین درگیری مستقیم با پرسشهایی درباره معنا، خلاقیت و عشق» (ص. ۲۶۵؛ نقل از کوری، ۲۰۱۶: ۲۲۸).
درمانگری وجودی برای زیستن کامل)، زندگی حیرت آمیز (زندگی سرشار از آگاهی توأم با ترس و احترام) سنجهای سخت و شدید مقرر می کند. درمانگران وجودی با عمیق ترین و آزارنده ترین مشکلات درمانجویان حاضر درمان سر و کار دارند. در این رویکرد اشخاص همچون موجود مریض نگریسته نمیشوند ولی همچون بیمار ایفای نقشهای جبری یا زمخت بودن در زندگی در نظر گرفته میشوند. درمان جریان در زمینه یابی میدان عمل یا جولانگاه به کمک نیاز دارند تا بتوانند تصمیم بگیرند چه راهی را دنبال کنند و درمانگران به درمان جریان در کنار آمدن با شرایط زندگی، با همه تناقضهایش، کمک میکنند. یکی از اهداف درمان وجودی به چالش کشیدن اشخاص برای توقف فریب خویشتن به منظور امتناع از مسئولیت پذیری در قبال رخدادهای پیش آمده برای آنها و مطالبات انبوه زندگی است.
موضوع پیشنهادی پروپوزال پایان نامه روانشناسی :
بررسی اثر بخشی درمان وجودی بر سوگ و انزوای اجتماعی ناشی از دست دادن اعضای خانواده