تشویش و نگرانیهای مزمن باعث ترشح بیشتر هورمون از غده فوق کلیوی می شود؛ در نتیجه مانع ترشح هورمون رشد از غده هیپوفیز شده و رشد فرد متوقف می شود. اگر تشویش مزمن در سنین رشد باشد رشد فرد دچار اختلال شده و یا به کلی قطع می شود. اختلالی که در سلامت جسم و روان فرد پیش می آید نه تنها تنیدگی زا است بلکه کیفیت و کمیت موفقیت فرد را نیز تحت تأثیر قرار داده و اعتماد به نفس او را کم می کند. کم شدن هورمون رشد تأثیرات سوء بیشتری بر اعتماد به نفس فرد دارد. تنیدگی به طور غیر مستقیم فرد را دچار اختلال شخصیت می کند و بر کیفیت رفتار فرد تأثیر می گذارد. اگر حالت ترس و تشویش در رفتار کسی مشهود باشد به علت رفتار کودکانه اش مورد بی توجهی یا تمسخر دیگران قرار می گیرد. مشابه این مورد، کسی که ناکام است رفتاری خصمانه و خشن دارد و به علت همین رفتار خصمانه به او بی اعتنایی می کنند. در این دو مورد، تنیدگی فرد تشدید می شود. کسی که از تنیدگی هیجانی رنج می برد، نمی تواند با خود و با افراد جامعه سازگار کنار بیاید. این فرد خوشحال و راضی نیست؛ زیرا تواناییها و قابلیتهایش را از دست داده و نمی تواند انتظاراتی که دیگران از او دارند را جامعه عمل بپوشاند کسانی که اعتماد به نفس کمتری دارند بیشتر از افراد با اعتماد به نفس بالا در معرض استرس هستند. بین نگرش مثبت فرد از خود و استقامت او در مواجه با تنیدگی رابطه ای تنگاتنگ وجود دارد. تداوم تنیدگی شدید ممکن است فرد را بر آن دارد تا خود را از این حالت رها کند. ممکن است احساسات شدید ناامنی را در خود با پرخوری یا استفاده از دارو سرکوب کند. ممکن است سعی کند با کارهای شجاعانه لیاقت و توانایی خود را نشان دهد و یا با نوشیدن مشروبات الکلی یا حتی روی آوردن به کارهای تبهکارانه به خودش آسیب بزند. زنهایی که در دوره قاعدگی یعنی زمانی که تعادل حیاتی بدنشان دچار بی نظمی می شود و دچار تنیدگی شدید می شوند گفته اند در دوره قاعدگی حتی به فکر خودکشی افتاده اند تا خود را از تنیدگی رها کنند.
موضوع پیشنهادی پروپوزال روانشناسی :
بررسی اثر بخشی آموزش تنظیم هیجان بر کاهش تنیدگی و افزایش کیفیت زندگی