این مدل از مفهوم "من "، مشخصه های وجودی گرفته شده است و بنابراین جایگزین خود وجودی می باشد و "من" یاخود " طبقه بندی شده " یک مفهوم هدفمندتر و دارای ویژگی های اجتماعی و یا روانشناسی می باشد که تفاوت های فردی را بوجود می آورد. مفهوم متعلقات من از عناوینی مثل جنس ماده بلند قد، سبزه، باهوش فردی که از کلم قرمز بدش می آید و غیره تشکیل شده است. مفهوم من دربرگیرنده احساسات و در ک مواردی همچون آگاهی از خود به عنوان عاملی میباشد که دارای تاریخچه زندگی خاص و تجربیانی می باشد که در طول زمان ادامه پیدا می کند و جدا از تجربیات دیگران و توانایی های مربوط به خود اگاهی می باشد که به معنای خود اندیشی است. زمانی که ما در مورد خودمان فکر نمی کنیم در واقع این مفهوم خود می باشد که عمل می کند و متعلقات مربوط به این من زمانی مطرح می شود که از ما پرسیده می شود شما چه کسی هستید. برای مثال من از نور خورشید در روز بهاری از بیرون پنجره لذت میبرم و میدانیم که من دیروز همین تجربه را داشته ام. من به دلیل اینکه زیاد پشت کامپیوتر می نشینم در پشت گردن و شانه خود احساس درد می کنم که این درد نسبت به سال قبل بسیار جدی تر می باشد. من میدانم تنها فردی هستم که این درد را دارد و من باید از توانایی خود استفاده کنم تا به دنبال کمک باشم و این کار را باید از طریق رفتن به پیش فیزیوتراپ و در خواست از مدیر خود برای دادن یک صندلی بهتر به من انجام دهم. اما اگر تاکید بر روی چیزهای متعلق به من باشد انگاه طبقه بندی القاب و ویژگی های شخصیتی غالب می باشد. بنابراین این مساله مثل فردی می باشد که در زیر نور خورشید باغبانی می کند که فردی که بر روی این برگهای زیبا از نور خورشید لذت می برد و بیشتر حالت ترغيب کننده را دارد که یک عامل اجتماعی و بیشتر حالت یک قاعده اصولی را دارد نه یک قانون سرسختانه. یک لحظه درون گرایی به ما نشان خواهد داد که من و مسائل مربوط به من در ارتباط با درون من هستند که نشان دهنده مفهوم هر یک از آنها می باشد که هر ان تغییر پیدا می کند. ما هم چنین به مسائلی در مورد آگاهی می پردازیم. با این وجود تمایز کلاسیکی که بین مفهوم من و متعلقات من وجود دارد راهنمای حداقل بخش آغازین بحث در مورد "خود" میباشد.


موضوع پیشنهادی پروپوزال روانشناسی :

بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی با هویت من و استحکام من در نوجوانان ...