روش درمانی برای کنترل سردرد (فيترلینگ، مارتین، گراملینگ، کله و میلان، ۱۹۸۸)، دستشویی رفتن نوزادان (اسمیتت، لانسیونی، بال و أليوان ۱۹۸۵)، مداخلات درمانی برای افراد کم توان ذهنی (هاکوپین و تامپسون، ۱۹۹۹: اسلیفر، کونتر و کاتالدو، ۲۰۰۲) و استفاده کودکان از عینک (میتو، هادسون، کریست و لاروچ، ۱۹۹۲) مورد استفاده قرار گرفته است. برای مثال، مطالعات جسکون و والاس (۱۹۷۴) و هویی و وودز (۱۹۸۲) نشان می دهند که استفاده از شکل دهی برای اصلاح ابعاد مختلف رفتارهای موجود مفید است. در واقع جکسون و والاس با دختر پانزده ساله کم توان ذهنی خفیفی کار کرده اند که انزوای اجتماعی داشته است. این دختر با صدای بسیار بد صحبت می کرد و بلندی صدایش نابهنجار بود. رفتار آماج، صحبت کردن با صدای بهنجار بود. جکسون و والاس برای اندازه گیری بلندی گفتارش از دسی بل سنج استفاده کردند و از تقریب های متوالی (گفتار بلندتر و بلندتر) با استفاده از ژتون برای تقویت استفاده کردند تا اینکه دختر با صدای بهنجارتر صحبت کرد. آنها موفقیت برنامه شکل دهی را تا اندازه ای به استفاده از دسی بل سنج نسبت دادند. زیرا به آنها این امکان را داد که بلندی گفتار را به مراحل بسیار کوچک تقریب های متوالی) تقسیم نموده و تقویت کنند.
موضوع پیشنهادی پروپوزال روانشناسی :
بررسی اثر بخشی شکل دهی رفتار بر رشد اجتماعی و سازگاری اجتماعی دختران کم توان ذهنی ...