با وجود تفاوت بین خودپنداره و حرمت خود در خیلی از پژوهشها بین این دو تمایزی قائل نشده اند. در واقع اکثر مطالعاتی که خودپنداره را بررسی کرده اند مربوط به حرمت خود می باشند( دیمون هارت، ۱۹۹۱). پژوهش هایی که به بررسی خودپنداره و حرمت خود در افراد عادی پرداختند حاکی از این هستند که حرمت خود نقش اساسی در سلامت و بهداشت روانی افراد به عهده دارد. به گونه ای که با کاهش میزان خودپنداره و حرمت خود علائم و نشانه هایی چون، اضطراب، افسردگی، تنهایی، کمرویی و درون گرایی و.. ظاهر خواهند شد. و در صورت تداوم آن، اشکالات جدی به همراه خواهند داشت ( هافمن ، ۱۹۸۸؛ پوپ و مک هال ، ۱۹۸۸؛ وستاوی و ولمرانس ، ۱۹۹۲). در مقابل چنین یافته هایی دیمون و هارت (۱۹۹۱) معتقدند برخی پژوهش ها میان سلامت روانی و حرمت خود همبستگی های در خور توجه ای را نشان نمی دهند. و برخی دیگر از پژوهش ها نشان می دهند که حرمت خود خیلی بالا می تواند به مشکلات روانی و ارتباطی منجر شود(بومستر و اسمارت ، ۱۹۹۶) پژوهش های مربوط به ارتباط میان تصور بدنی از خود و اختلالات روانی به ویژه اختلالاتی که با بدن و تظاهرات مربوط به آن سر و کار دارند نشان میدهند که در این نوع اختلالات مربوط به خوردن (آلتابا و تامپسون، ۱۹۹۶). و اختلالات جنسی و اضطرابی (سیمز، ۱۹۹۵) بیمار تصور بدنی منفی تری از خود نسبت به گروه بهنجار دارد. پژوهش ها در زمینه کارایی خود و سلامت روانی نشان میدهد بین کارایی خود و اختلالات روانی رابطه وجود دارد. ارتباط کارایی خود و ناتوانایی هراس توسط ویلیامز (۱۹۹۲) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که کارایی خود می تواند به عنوان یک پیش بینی کننده هراس عمل نماید.
متغیرهای پیشنهادی برای انتخاب موضوع پروپوزال پایان نامه روانشناسی :
خودپنداره – هویت خود - سلامت و بهداشت روانی – اختلال خوردن - اختلالات جنسی - اضطراب - کارایی خود – تصور بدنی