هنگامی که وجود شرم پذیرفته می شود می توان نیروی بهبودی بخش رابطه دلبستگی مثبت را برای بازسازی آسیب ها به خدمت گرفت و نسخه های تحریف شده ناشی از روابط دلبستگی قبلی در مورد خود و دیگری را نیز اصلاح کرد. وقتی زوج ها شرم خود را می پذیرند، تعارضها کاهش پیدا می کند؛ زیرا دیگر نیازی برای جدال بر سر اینکه چه کسی موجب بروز احساس بد در دیگری شده است، نمی باشد و هر دو میدانند که شرمی در کار بوده است که فعال شده است.

روابط صمیمانه به شکل قوی تری موجب تولید شرم می شوند و امکان عدم تملک آنها در این گونه روابط نیز بیشتر است. متأسفانه برای یک همسر عدم تملک شوم خود و پذیرش مسئولیت در قبال اقداماتی که احتمالأ موجب رنجش دیگری و احساس عدم امنیت وی شده، آسان است. با این حال لطمه های ناشی از این عدم تملک میتواند به شکل های مختلف ظاهر شده و امنیت هیجانی را کمرنگ کند.

مقیاس سنجش اصلی سلامت رابطه صمیمانه و نزدیک، نحوه اداره شرم در رابطه است.

چند نوع الگوی روان شناختی هست که شیوه های ارتباطی سالم در برابر شیوه های ارتباطی ناسالم را تشریح می کنند که تقریبا همگی به نحوه مواجهه افراد با عاطفه شرم پرداخته اند.

اداره سالم شرم شامل تملک آن و قبول مسئولیت برای بهتر ساختن شرایط است؛ عمل به آن به جای واکنش در برابر آن پس از شنیدن اثرات ناخوشایند و مخرب شرم ممکن است تا حدی شگفت آور باشد که بشنوید شرم می تواند برای ایجاد پیوند به ما کمک کند.