ارزیابی نادرست از احساسات جسمی (برای مثال، سوء تعبیر احساسات به عنوان نشانه های قریب الوقوع مرگ، فقدان کنترل، و غیره) (کلارک، ۱۹۶۱)؛ و شرطی سازی احشائی، یا ترس شرطی شده از نشانه های درونی از قبیل ضربان قلب شدید، به دلیل ارتباط با ترس، درد، یا پریشانی شدید (راز ران ۱۹، ۱۹۶۱).
به طور خاص، شرطی سازی احشائی اشاره به سطوح پایین برانگیختگی احساسات جسمی دارد که به عنوان محرک شرطی عمل می کنند و در نتیجه برانگیختگی خودکار فزاینده و ترس را از طریق شرطی سازی پاولفی راه اندازی می کند (بوتون، مینکا، و بارلو، ۲۰۰۱).
بنابراین، تغییرات اندک در عملکرد فیزیولوژیکی منجر به ترس شرطی شده یا وحشت زدگی به عنوان نتیجه ای از همراه پیشین این احساسات جسمی اولیه با حمله های وحشتزدگی تمام عیار ۲۰ میشود. ادبیات تجربی به طور گسترده بر نیرومندی شرطی سازی احشایی گواه میدهد (برای مثال، دور کین، و دور کین، ۱۹۹۹)،
خصوصا با توجه به اینکه نشانه های آغازین داروی احشایی تبدیل به محرک شرطی برای اثرات دارویی بزرگتر می شود (برای مثال، سوکولوسکا۲۲، سیگل، و کیم، ۲۰۰۲).
به علاوه، پاسخهای شرطی احشایی به آگاه هشیارانه از نشانه های راه انداز وابسته نیستند و تحت بیهوشی نیز مشاهده شده است (برای مثال، بلاک و همکاران، ۱۹۸۷). به این ترتیب شرطی سازی احشایی دلیلی برای آنچه که به صورت حمله های وحشتزدگی «غیر منتظره» پدیدار می شود به حساب می آید.
موضوع پیشنهادی پروپوزال روانشناسی :
رابطه تصور از خود منفی با اضطراب متمرکز بر احساسات جسمی و پریشانی شدید در بیماران قلبی ...
