بخشش همواره پس از رخ دادن تخلف صورت می گیرد.
وقتی تخلفی رخ می دهد، در واقع امری برخلاف پیش فرض ها و انتظارات رخ داده است.
پیش فرض هایی مبنی بر اینکه انسان و جهان چگونه باید باشد، وجود دارد.
در این حالت، ممکن است افکار منفی (به عنوان مثال، او زندگی مرا خراب کرد)، احساس خشم و رفتار تلافی جویانه پیدا شود.
این گونه افکار، احساسات و رفتار بیان گر شیوه واکنش فرد در برابر تخلف است.
مشاهده تخلف با پیش فرض های فرد, ناهمخوانی ایجاد می کند و فرد دچار نوعی فشار روانی می گردد.
به این ترتیب، فرد برای حل فشار روانی و ناهماهنگی، برانگیخته می شود.
نوع پاسخ فرد به تجربه فشار روانی و ناهماهنگی بستگی به ارزیابی او از تخلف و منابع انطباقی خود دارد.
در نهایت فرد ممکن است بخشش را از منابع انطباقی خود انتخاب کرده و مورد استفاده قرار دهد.
از این نظر می توان بخشش را این گونه تعریف نمود: "بخشش نوعی پاسخ تغییر یافته از منفی به مثبت یا خنثی است که به تخلف یا متخلف داده می شود.
منبع تخلف و موضوع بخشش می تواند خود فرد، دیگری با یک موقعیت خارج از کنترل (مانند بیماری، تقدیر یا بلای طبیعی باشد.
موضوع پیشنهادی پروپوزال روانشناسی :
بررسی تاثیر بخشش درمانی بر کاهش افکار خود آیند منفی و افسردگی در زنان ...