برای مثال نه تنها عوارض این اختلال در کودکان بسیار شدید است بلکه رفتارهای بازتابی مهاری کودکان نیز افراطی و بیمارگونه تر است.
همینطور این اختلال در کودکان معمولا همراه با اختلالاتی چون بیش فعالی، اختلال پرش عضله (تیک) و مشکلات اضطرابی چندگانه است.
لازم به ذکر است که اگر کودک وسواسی در بزرگسالی درصدد درمان این مشکل برآید، دارودرمانی این اختلال تقریبا بی فایده خواهد بود.
اما آنچه که درباره مهار و علاج قطعی این اختلال می توان گفت این است که این اختلال در صورت درمان نشدن، یک بیماری مزمن و دیرپا است که عوارض و نشانه های آن به طور مقطعی شدید و ضعیف می شود.
از طرف دیگر در برخی از مبتلایان عوارض این اختلال پس از یک دوره بهبودی ۱۰ تا ۲۰ ساله دوباره عود می کند اگر چه این حملات بازگشتی و عود کننده می تواند در یک فاصله زمانی شش ماهه نیز صورت پذیرد.
در یک کلام، از آنجا که فرایند این بیماری به علت مزمن و دیر پا بودن مختلف الشكل است بنابراین می توان گفت که این اختلال شباهت آشکاری به اختلال شیدایی و افسردگی داشته و مثل این اختلال مادام العمر است اما دیرپایی و ماندگاری وسواس هرگز بدین معنی نیست که فرد نمی تواند با درمان های مختلف اصولی، زمان عود و برگشت آن را طولانی کند فرضا عوارض این اختلال در هر ده سال به ده سال در شخص قربانی پدیدار شود. با این همه به هیچ وجه، پیشاپیش نمی توان خط سیر این اختلال را پیش بینی کرد.