بسیاری از افراد که فاقد مهارتهای اجتماعی و ایجاد ارتباط هستند با ورود به دنیای مجازی پیوسته برشمار دوستان خود می افزایند و این در حالی است که ارتباط چندانی با اشخاص واقعی ندارند.
گرچه این شبکه های مجازی به فرد آرامش می دهند اما عاری از ضرر و زیان هم نیستند زیرا تمرکز بر اینترنت آنها را از پرداختن به مسائل زندگی اجتماعی، که واقعا خواستار آنند، باز می دارد.
برای مثال شخصی را می شناختم که تنش خود را با بازیهای پلی استیشن تخلیه می کرد.
او زندگی زناشویی موفقی نداشت اما به جای تعامل با همسرش پیوسته بازی می کرد.
به نظر او رفتار همسرش خیلی آمرانه بود. او به گروه گفته بود که همسرش برای انجام کارهای خانه، کسب درآمد بیشتر و رفتن به کلیسا همواره به او نق می زند.
به این ترتیب اثر می خواست به یکی از خواسته های او تن در دهد، مجبور بود بقیه را هم دنبال کند.
حال او به جای روبه رو شدن با مشکل رو پیدا کردن راه حل منطقی از طریق مشورت، به یکی از بازیهایی روی آورده بود که با موقعیت او همخوانی داشت و تنش او را فرومی نشاند تقریبا تمام افرادی که در گروههای آموزشی من شرکت می کنند در زندگی خود مشکلاتی دارند که برای فرار از آنها به دنیای مجازی روی آورده اند.
این مشکلات ناشی از کاربرد افراطی اینترنت نیستند، بلکه خود عاملی هستند که آنها را به سوی اینترنت سوق می دهند.
بسیاری از این افراد هنوز مهارت حل مسئله را یاد نگرفته اند. گروه دیگری هم دوست دارند که در دنیایی خیالی زندگی کنند.