برخی از این مباحث در مؤلفهی داستان آسیب والدین مطرح شده است.
از زمانی که مرحلهی متمرکز بر سوگ در درمان کودک شروع می شود، درمانگر باید درباره این مباحث دوباره با والدین بحت کند.
در برخی موارد والدین ممکن است بین آن چه فرهنگ، مذهب یا خانواده شان، برای سوگواری طبیعی یا مناسب میداند با آن چه که خودشان واقعا در این باره فکر می کنند، احساس می کنند، یا انجام می دهند، دچار تعارض شوند.
مثلا اگر والدین گفته باشند که دیگر به خداوند اعتقادی ندارند ممکن است توسط اجتماع مذهبی شان مورد قضاوت منفی قرار گرفته باشند یا حتی طرد شده باشند؛ یا مادری که چندی پس از مرگ همسرش تصمیم به ازدواج گرفته است ممکن است احساس کند که خانواده یا دوستانش از این بی احترامی او به متوفی عصبانی اند.
فراهم ساختن موقعیتی بدون قضاوت و پذیرنده برای والدین تا درباره ی این مسائل بحث کنند ممکن است هم برای والد و هم کودک مفید باشد.
همچنین برای درمانگر مهم است تا نحوه ی درک والدین را از فهم کودک درباره مرگ بداند.
اغلب والدین احساس غمگینی یا سردرگمی دارند زیرا فرزندشان هیجانی نسبت به مرگ فرد محبوبش خیلی کم نشان می دهد.