پیشنهاد موضوع پروپوزال پایان نامه روانشناسی عمومی درباره ناسازگاری

طیف ویژگی جامعه ستیزی بسیار گسترده و پیچیده است.

به نظر می رسد هسته اصلی آن، عدم همدلی است که معادل سازگاری با درجه بسیار کم است اما در جامعه ستیزان بزهکار و مجرم، درجه کم دوراندیشی نیز به فراوانی دیده شده است که به معنای فقدان ژرف نگری و کنترل است.

آنها غالبا اضطراب کمی نیز دارند که این امر شجاعت لازم را برای پیگیری اهدافشان به آنها می دهد.

به طور کلی سه منبع روانی مشخص برای بازدارندگی از رفتارهای غیر اخلاقی و ضداجتماعی وجود دارد.

همدلی با دیگران اولین و شاید مهمترین عامل بازدارنده است. دومین عامل، تأمل و ژرف نگری است.

وقتی به جای واکنش آنی و فوری، به نتیجه عمل خود نگاه کنیم، می بینیم در بلندمدت نتیجه بهتری خواهیم گرفت.

ترس نیز عامل سوم است. اگر ما به فریب و نیرنگ دست بزنیم، احتمال مجازات می رود؛ پس این وحشت، ما را از انجام این گونه کارها باز می دارد هر یک از سه عامل بازدارنده، بنا بر درجه شان) یکی از پنچ ویژگی اصلی شخصیتی است.

کسی که دارای سازگاری بسیار کمی است، دارای فقدان همدلی است اما احتمالا ژرف نگری و ترس او را از رفتارهای ضد اجتماعی باز می دارد.

کسی که دور اندیشی کمی دارد، فاقد ژرف نگری است اما همدلی و ترس ممکن است عوامل بازدارنده او باشند.

کسی که در خوی روان رنجوری امتیاز کمی دارد، فردی نترس است اما همدلی و ژرف نگری او را باز می دارد.

خوشبختانه این سیستم سه گانه به معنای آن است که افراد غیر عادی به نحوی قابل توجه در مقابل رفتارهای ضد اجتماعی قابل کنترل هستند.

تنها زمانی که هر سه در، برای آنها باز است؛ یعنی کم بودن درجه سازگاری، کم بودن رتبه دوراندیشی و بسیار کم بودن درجه روان رنجوري، فرد به طور جدی بی عاطفه و سنگدل و دارای رفتارهای جامعه ستیز می شود.

حتی اگر از پنجاه نفر یک نفر دارای چنین ویژگی باشد، این، اتفاقی مهیب است که البته دور از واقعیت نیز نمی باشد.

از آن جا که هر امتیازی در هر یک از پنج ویژگی مستقل از یکدیگرند، بنا بر این از بین این ۱۲۵۰۰۰ نفر یک نفر می تواند به طور جدی فرد بدی باشد.

این ضریب با تجربیات روزمره ما نیز می خواند.

اشکال مختلف شکنجه، استثمار سنگدلانه انسان توسط انسان دیگر و نظایر آن که شاهد آنیم و البته رو به کاهش هستند.