به حدی که پس از گذشت ۴۰ سال از مرگ فروید که بنیان گذار مکتب روان تحلیل گری است مجله نیوزویک آمریکا نوشت «بدون او تفکر قرن بیستم به دشواری قابل تصور است» (نیوزویک ۳۰ نوامبر ۱۹۸۱ به نقل از شولتز، ۱۳۷۸).

فروید را یکی از مشهورترین چهره های تاریخ روان شناسی می دانند (دادستان، ۱۳۸۶). درمانی که بر پایه روان تحلیل گری فروید نهاده شده بر فرایندهای ناهشیار فرد تأکید فراوانی دارد. در طی جلسات درمانی به شیوه روان تحلیل گری سعی می شود فرد نسبت به عوامل ناهشیاری که معمولا ریشه در تجارب و عقده های کودکی داشته و زمینه ساز مشکل فعلی شده است شناخت پیدا کند. (میرز، ۲۰۰۱).

افکار، مفاهیم و محتوای نظریه او قابل تطبيق بر زندگی همگان است و بر چگونگی درک هر فرد از خود و دیگری مؤثر است. نقش مشاوره در روان تحلیل گری: مشاوره نقش اصلی مشاوره در این شیوه کمک به مراجع در کشف محتویات ناهشیار است، چرا که علت اصلی رفتار عملکرد و مشکلات فرد به شمار می آید.

در این روش درمانگر سعی می کند رابطه ای نزدیک اما بی طرفانه با بیماریا مراجع برقرار سازد تا در حال این ارتباط فرد بتواند احساسات، عواطف، تعارضات و ناهشیار خود را بروز دهد. بیان این تعارضات فواید زیر را در بر خواهد داشت :

1. شناخت مراجع نسبت به ریشه اصلی مشکل خود.

٢. احساس آرامش بیشتر، چرا که دیگر بن، من و فرامن ناچار نیستند در جهت سرکوبی خاطرات ناخوشایند تلاش کنند.

٣. کمک به درمانگر تا بتواند راه حل های مناسبی جهت درمان انتخاب کند.