توضیحات:
عامل اصلی موفقیت، قاطعیت است، البته در صورتیکه بدون کاربرد خشونت باشد. افراد موفق، آنچه را می خواهند و نیاز دارند بدست می آورند و از آنچه که آسیبی وارد کند، اجتناب می کنند، اما این عمل را بدون درگیری و خشونت، انجام می دهنده خشم فقط به اندازه یک قدم با خطر، فاصله دارد. انتشار اخبار مربوط به خشونت در رسانه ها جه در مورد کودکان و نوجوانان و چه توسط آنها باشد، اگر چه بخشی کوچکی از واقعیت را نشان می دهد، اما همواره نگران کننده است. هر چند در این زمینه آمار مشخصی وجود ندارد اما می توان گفت که خشونت زندگی بسیاری از کودکان و نوجوانان را چه در مقام قربانی و چه به صورت عامل یا شاهد تحت تاثیر قرارداده و امکان گذر سالم از کودکی و نوجوانی به بزرگسالی را با مشکلاتی روبرو ساخته است. به طور کلی، برای کسانی که در شهرهای بزرگ و بخصوص در حاشیه شهرها زندگی می کنند، خشونت، حضوری چشم گیر در زندگی آنها دارد و خطری برای امنیت و آسایش آنان به شمار می رود.
نتایج یک بررسی در مورد بزهکاری نوجوانان که در سالهای ۱۳۸۴-۱۳۸۶ در کانون اصلاح و تربیت تهران صورت گرفته است، نشان میدهد که بیشتر نوجوانان در سنین چهارده تا هفده سالگی مرتکب جرم شده و تقریبا نیمی از این جرایم،مربوط به سرقت و بین ۲۳ تا ۲۹ درصد، ضرب، شتم و قتل و در درجه سوم، جرایم مربوط به مواد مخدر بوده است نتایج بررسی های دیگر در مورد کودکان و نوجوانان نشان میدهد. بچه هایی که مورد خشونت والدین، معلمان با سایر بزرگسالان قرار می گیرند، بیشتر از سایرین که در محیط مناسب تری رشد یافته اند، به خشونت می پردازند. در واقع، بچه هایی که در دوران کودکی و نوجوانی، قربانی خشونت می شوند، خود در آینده به عاملان خشونت تبدیل می شوند.
منشاء خشونت: بروز پدیده خشونت در کودک و نوجوان متعدد و پیچیده است. معمولا چندین عامل دست به دست یکدیگر داده و موضوع را پیچیده و بغرنج تر می کنند.
تحمل خشونت: جامعه و فرهنگ ما معمولا با خشونت مدارا می کند و آن را می پذیرد. این اعتقاد همگانی وجود دارد، که خشونت در بین کودک، نوجوان و جوانان، امری عادی و اجتناب ناپذیر است. در صورتیکه این هنجار باید عوض شود. فرهنگ و جامعه بایستی به جای پذیرش انفعالی و در بسیاری از موارد، ستایش رفتار خشونت آمیز، باید رفتارهای جایگزین را حمایت، الگوسازی و تقویت کند کمبود امکانات مناسب برای گذراندن اوقات فراغت یکی دیگر از دلایل رو آوردن نوجوانان به خشونت است. کودکی و نوجوانی، سالهایی سرشار از انرژی، فعالیت و جست وجوگری است و اگر امکانات مناسب برای هدایت این انرژی و جنب و جوش در جهت مثبت فراهم نگردد، آنان اغلب به اقدامات خشونت آمیز دست می زنند و یا با تشکیل باندهایی به خرابکاری به صورت های مختلف می پردازند.
انتقال خشونت از نسلی به نسل دیگر: کودکان و نوجوانانی که مورد آزار جسمی، جنسی یا روحی و عاطفی قرار می گیرند و با شاهد اعمال خشونت به سایر اعضای خانواده بوده اند، احتمال زیادی دارد که به مرتکبین یا قربانیان خشونت تبدیل شوند. آنان آموخته اند و تجربه کرده اند که خشونت روش مناسبی برای اعمال قدرت بر دیگران و دستیابی به خواسته خود است. آنان رفتاری را که از خانواده فراگرفته اند، با خود به اجتماع و روابط خود با همسالان می آورند. متأسفانه تنبیه بدنی در خانه توسط اعضای خانواده، به کودک و نوجوان می آموزد که خشونت و عشق با یکدیگر سازگاری نداشته و در رفع اختلافات، خشونت روش پذیرفته شده تری است.
خشونت در رسانه ها و فضای مجازی کودکان و نوجوانان و در پاره ای مواقع، جوانان، زمان زیادی را به تماشای فیلم، ویدئو و تلویزیون اختصاص می دهند (در هفته بین ۳۰ تا ۴۰ ساعت) و در این مدت صحنه های خشونت آمیز بسیاری را مشاهده می کنند. در بسیاری از موارد، رفتار خشن شخصیت های سینمایی و تلویزیونی به جای آنکه ممنوع شود، مورد تایید قرار می گیرد. این امر موجب می شود کودکان و نوجوانان خشونت را به عنوان یک راه حل پذیرفته شده و اگر چه نه مسحور کننده، برای رفع اختلافات بشناسند. نتایج مطالعات انجام شده نشان میدهد که مشاهده خشونت از فیلمهای تلویزیونی، کلیپهای ویدئویی و فضای مجازی، به میزان معنی داری با خشونت به غیر از صدماتی که بر زندگی یا سلامت جسمانی قربانیان وارد می آورد به همان میزان تاثیر مخربی نیز بر سلامت روانی مرتکبین، فربانیان و شاهدان دارد.
افراد بالغی که خشونت را به نوعی تجربه کرده اند، خشم و ترس ناشی از عدم سلامت روانی از خود بروز داده و اعتماد خود را به دیگران از دست میدهند. بسیاری از آنان نگاهی حاکی از سلطه مقدرات بر زندگی انسان نسبت به آینده پیدا می کنند و در نتیجه دست به اعمال مخاطره آمیز میزنند. هنگامی که خشونت به مدارس راه پیدا می کند، آموزش و تعلیم، اولین قربانی است که از صحنه خارج شده و دانش آموزان از آموختن و آموزگاران از آموزش دادن، باز می مانند. در نهایت، جامعه نیز نه تنها از نیروی مولد تعداد زیادی از کودکان و نوجوانان که به خاطر جرم و جنایت به زندان افکنده می شوند، محروم مانده، بلکه باید بار نگهداری آنها در زندان را هم، به دوش بکشد.
پیشگیری از خشونت بین کودکان و نوجوانان در واقع نکنه اصلی در خشونت، پیشگیری از آن است. خشونت رفتاری موروثی نیست، بلکه اکتسابی است. بنابراین، آموزش و مهارتها و اشکال جدید رفتار توأم با آرامش، می تواند عاملی برای مهار خشونت به شمار می رود. اکثر متخصصان توافق نظر دارند که برنامه های پیشگیری از خشونت باید پیش از آنکه کودکان و نوجوانان الگوی رفتاری تهاجمی را بیاموزند، آغاز گردد. پیشگیری از خشونت، آسان تر از مهار کردن آن است. پیشگیری از خشونت، رویکردهای متفاوتی دارد.
برای دانلود کامل این مبانی نظری لازم است فایل آن را خرید کنید...