یکی از مشکلات مشاوره این هست که طرز دید و جهت گیری های آموزشی مشاوران روی نیازهای مراجعه کننده به شدت سایه می افکند.
ممکن است دل تان نخواهد در مورد مراجعه کننده تان ارزیابی های اولیه را صورت دهید ولی یادتان باشد این مسئولیت همیشه بر عهده خود شماست تا مطمئن شوید شخص شما به عنوان مشاور و هم چنین شیوه کاری تان در مورد هر مراجعه کننده بهترین انتخاب هستید.
در برخی از روش های درمانی این نظریه وجود دارد که هر مراجعه کننده ای، انسانی منحصربه فرد است و خودش به خوبی نیازها و اهدافش را می شناسد. شاید این مسئله در مورد برخی از مراجعه کنندگان صحت داشته باشد ولی نکته جالب این جاست که اگر مراجعه کنندگان خودشان می توانند اهداف و نیازهای شان را شناسایی کنند، پس چه طور با مشکل و تنگنا مواجه شده و برای کمک به مشاوره رو می آورند؟
در این جاست که نیاز به یک ارزیابی مشترک احساس می شود. البته باید این نکته را نیز متذکر شد که در مشاوره کوتاه آن قدر زمان وجود ندارد که به دغدغه و نیازهای فرد به طور اشتباه پی ببرید و سپس منتظر باشید تا خود فرد به آن ها اشاره کند، بنا به گفته برخی از نظریه پردازان، بسیاری از مراجعه کنندگان می خواهند دیدگاه مشاور خود را بدانند و از دانش وی بهره مند شوند.
برخی رویکردهای مشاوره ای معتقدند که چنان چه مراجع به قدر کافی ذهنیت روان شناختی داشته و از انگیزه لازم برای مشاوره برخوردار باشد و میان مشاور و مراجعه کننده رابطه خوبی ایجاد شود، در آن صورت روند مشاوره پیش خواهد رفت. در غیر این صورت مشاوره باید بر اساس تئوری ها و مودالیته های شخصیتی از مراجع یک ارزیابی صورت دهد. این مسئله را به دقت مورد بررسی قرار دهید. درمان مناسب به دنبال یک ارزیابی مناسب خود به خود اتفاق نمی افتد. این شما هستید که کنترل آن را در دست دارید.